مرگ پیامآور اثری از جبران خلیل جبران
مرگ پیامآور اثری از جبران خلیل جبران
پروردگارا مرا آرامشی ده تا بپذیرم، آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم.
قدرتی ببخش تا آنچه را که میتوانم تغییر دهم.
بینشی ده تا تفاوت این دو را بدانم.
جبران خلیل جبران
جبران خلیل جبران نویسندهای لبنانی_آمریکایی، اهل بشری لبنان و مسیحی است.
او خالق آثار؛ پیامبر، باغ پیامبر ، مرگ پیامآور و …….. میباشد.
مرگ پیامآور آخرین دستنوشتهی اوست که در مورد هفده موضوع از جمله؛ آفرینش، زندگی دنیا، انصاف، اختیار و……صحبت میکند.
نثر این کتاب؛ بسیار زیبا، موزون و آهنگین است و از ارتباط انسان با خدا سخن میگوید.
تمام جملات این اثر، برگرفته از نهجالبلاغه و قرآن است.
با خواندن هر موضوعی، به نهجالبلاغه رجوع میکردم و جملات آن را مطابق با احادیث و سخنان حضرت علی(ع) مییافتم.
مرگ پیامآور باعث شد تا سخنان حضرت علی(ع) برای چندمین بار، برایم تداعی شود.
جبران خلیل نویسندهایست که به درون روح و قلب انسان نفوذ میکند، او را به تفکر وامیدارد و با خود به دنیایی دیگر میبرد.
نوشتههایش، سراسر درس زندگی است.
این کتاب هیچ وقت کهنه نمیشود.
همیشه و در هر عصری برای مردمان، پیام و اشاراتی دارد تا بتوانند در جهت مقصود گام بردارند.
با این که ۸۰ سال از مرگِ جبران خلیل میگذرد، همچنان از او به عنوان نویسندهای پر آوازه و تاثیرگذار یاد میشود.
اگر تابه حال به خاطر حجیم بودن نهجالبلاغه نتوانستهاید آن را کامل بخوانید؛
پیشنهاد میکنم مرگ پیامآور که چکیدهای از سخنان حضرت علی و آیات قرآن است مطالعه کنید، تا به واسطهی آن، به سر شوق بیایید و نهج البلاغه را تمام و کمال بخوانید و ان را چراغی فرا راه خود قرار دهید.
مرگ پیامآور را میتوانید، در ۱۱۷ صفحه با جلدی سخت و صفحاتی حاشیه دار و زیبا، از انتشارات شادان با ترجمهی آقای محسن نیکبخت تهیه کنید.
جملاتی از چند بخش کتاب:
از آفرینش
انسان را بیافرید و از روح متعال خویش در او دمید. آنگاه محبت را در اعماق قلب او کاشت.
از زندگی دنیا
دنیا کلبهایست پیچیده در بلا و معروف به خیانت، روزگارش یکسان نیست و اهلش جان سالم به در نمیبرند؛ حالش دگرگونه است و امنیتش نایاب.
از انصاف
خدا، دستان شما را به انصاف آفرید. هر انگشت را به عدل و هر بندِ آن را به جوانمردی.
از اختیار
انسان، همواره بین اختیار و اسارت سرگردان است.
از خودسازی
در نیکی به مردم، نه دست خود را محکم بسته دارید و نه بسیار باز و گشاده، که هر کدام کنید، بر نکوهش و حسرت بنشینید.
از نادانی
نادان چون نابینایی است که هر کسی بخواهد، به هر سو میکشاندش؛ از باغ و بوستان تا جنگل وحشت؛ از اوج آسمان تا قعر زمین.
از نیکی به فقیران
چنان ببخشید که دست چپتان، از بخشش دست راستتان آگاه نگردد.
از گناه
گناه، چون عسل شیرین است، نفس خود را از عادت به خوردن آن باز دارید.
از دورویی
دورو چون شاخه گلی است خشکیده که تا دستتان به زهر تیغ آن نرسد، آن را زیبا و خوش میدانید.
از آزمایش الهی
خدا هر لحظه شما را میآزماید؛ پس هرگز بر آنچه از دستتان میرود دلتنگ نشوید و بر آنچه به شما میرسد، مغرور و دلشاد نگردید.
از شیطان
سوگند به نیلوفر آسمان و خورشید سوزانش، که شیطان، زشت را در نظر زیبا کند.
از حق و حقیقت
حق، سنگین است و گوارا؛ باطل، سبک است و هلاکت بار.
از حکومت فاسد
حاکمان باید پاسبانان خدا در زمین باشند نه غارتگران دست پروردهی ابلیس!
از روز حساب
در آن روز، اولین آخرین شود و آخرین اولین. زیرا خوانده شدگان بسیارند و برگزیدگان اندک.
از خدا
خدای ما نور آسمان و زمین است.
از صبر
با صبر است که خوشهی گندم دانه میدهد.