شاعر تازهکار تقلید میکند، شاعر باتجربه میدزدد، شاعر بد روی مال دزدی ماله میکشد، شاعر خوب آن را تبدیل به چیزی بهتر، یا دستکم، متفاوت میکند. شاعر خوب مال دزدی را به بخشی از احساس خودش پیوند میزند که یگانه باشد و کاملا با جایی که از آن کش رفته شده، فرق کند.
تی.اس.الیوت
آستین کلیون Kleon,Austin ؛ نویسندهای آمریکایی و فوقالعاده خوشذوق است.
او به مدت ده سال است که به کارِ هنر مشغول میباشد.
در این مدت تجربیاتی در باب خلاقیت کسب کرده که در کتابِ (چگونه ایدههای خوب را بدزدیم) با خوانندگانش به اشتراک گذاشته است.
قبل از اینکه به سراغ تجربیات آستین کلیون برویم، ببینیم خلاقیت چیست و خلاق بودن به چه معناست؟
خلاقیت یعنی توانِ خلق چیزی بدیع، ارائهدادن راهکارهای متفاوت برای حل مسائل و مشکلات؛
دیدن به شکلی دیگر.
خوشبختانه خلاقیت، آموختنی است و امری ذاتی نیست و همه میتوانند این مهارت را در خود ایجاد کنند.
خلاق بودن مخصوص امور خاصی نیست، بلکه میتوان در مسائل کوچک و روزانهی زندگی تا مسائل بزرگ و مهم از خلاقیت بهره گرفت.
پس با این تعاریف، این اثر میتواند برای هر کسی با هر مهارتی مفید و موثر باشد.
این کتاب در ده فصل تدوین شده و ده نکته در باب خلاق بودن را به ما میآموزد.
نکات کاربردی، گرافیک زیبا، جملات قصار بزرگان و نحوهی بیان نویسنده از ویژگیهایی است که این کتاب را خواندنی و دلنشین کرده است.
چکیدهای از نکاتی که نویسنده در باب خلاقیت نوشته است، با هم مرور میکنیم.
🔘 مانند یک هنرمند به دنیای اطرافتان نگاه کنید. ببینید چه چیزهایی ارزش دزدیدن دارد، آنها را گلچین کنید. هر چیزی که با روح و روان شما ارتباط دارد، بدزدید. هر چیزی را برندارید و انبار نکنید.
🔘 نوشتههای هنرمندی را که دوست دارید بخوانید. بعد از آن تمام نوشتههای سه نفری را که مورد تایید هنرمند شماست، بخوانید.
سپس شما با این مطالعات تبدیل به درخت تنومندی خواهید شد، حال میتوانید شاخ و برگ خودتان را بسازید.
🔘 همیشه در حال آموختن باشید. به اطرافتان کنجکاوانه و دقیق بنگرید و اصل و ریشهی هر چیزی را بیابید. این باعث پیش رفتن شما میشود.
🔘 همیشه دفتر و خودکار همراه خود داشته باشید. هر آنچه را که میبینید یا میشنوید یادداشت کنید و بعد آنها را در پوشه یا کشو میز خود نگه دارید. هر زمان که دچار کمبود ایده شدید به سراغ آنها بروید و الهام بگیرید.
🔘 از آنچه که هستید نترسید، به دنبال این نباشید که چه کسی خواهید شد. بلکه فقط شروع کنید وقتی هر روز کارخلاقهتان را انجام دهید، خود را بهتر میشناسید.
🔘 به چیزی که نیستید تظاهر کنید تا همان شوید. اگر میخواهید نویسنده شوید، مانند نویسندگان رفتار کنید، بنویسید و پرکار باشید تا واقعا همانی شوید که میخواهید.
🔘 هیچ کسی با سبک و صدای خاصی به دنیا نیامده است. نقاشهای آماتور، با تمرین روی شاهکارهای جهان، میآموزند و سبک خود را خلق میکنند. نوازندگان، نتها را یاد میگیرند، آهنگهای نوازندگان بزرگ را تمرین میکنند تا بیاموزند.
سالوادور دالی میگوید: کسانی که نمیخواهند در هیچ زمینهای تقلید کنند، هیچ چیزی هم تولید نخواهند کرد.
نیک لووی، ترانهسرا میگوید: با دوبارهنویسی قهرمانتان شروع کنید. اما فقط از یک قهرمان ندزدید، از همهی الگوهایتان سرقت کنید.
به قول گری پانتر، اگر کارتان فقط تحت تاثیر یک نفر باشد، همه خواهند گفت: که شما عین فلانی هستید ولی اگر تحت تاثیر صدها نفر باشید، همه میگویند: اورجینال هستید.
فقط یادمان باشد که سبک نویسنده را ندزدیم بلکه تفکر پشت سبک نویسنده را بقاپیم. ما باید همراه با کپیکردن و تقلید، احساسات خود را وارد کنیم تا آن را به کار خودمان تبدیل کنیم.
🔘 در مورد چیزهایی بنویسید که دوست دارید، نه چیزهایی که میدانید. به آثار مورد علاقهتان دقت کنید، ببینید دوست دارید چه چیزی به آن اضافه شود، به همان بپردازید.
🔘از دستهایتان استفاده کنید تا احساسات راحتتر وارد اثرتان شود. وقتی رونوشت اولیه را روی کاغذ نوشتید و خلق کردید بعد به سراغ کامپیوتر یا لپتاپ بروید. اینگونه اثرتان حس مخاطبان شما را بیشتر برمیانگیزد.
وقتی در لپتاپ مینویسیم حس کمالگرایی ما باعث میشود که دائما در حال ویرایش باشیم قبل از آن که متنی داشته باشیم. از کاغذها و ماژیک و خودکارهای رنگارنگ استفاده کنیم تا نوشتن با دست برایمان دلپذیرتر شود.
🔘گاهی لازم است هیچ کاری نکنید، گوشهای بنشینید و فکر کنید. سرگرمی داشته باشید. از تنهایی برای خلاقیتتان استفاده کنید. در کتابخانهها پرسه بزنید. بازی کنید. ورزش کنید.
پیادهروی کنید. به سفر بروید.
جونا لهرر( نویسنده) میگوید: فاصله گرفتن و ایجاد تغییر دو بال خلاقیتاند. وقتی به خانه برمیگردیم خانه فرقی نکرده است اما چیزی در ذهن ما تغییر کرده که هر چیزی را تغییر خواهد داد.
🔘دوستان خوب پیدا کنید. دشمنانتان را نادیده بگیرید. مهربان باشید. سرگرم کارتان باشید و به مسائل حاشیهای توجه نکنید. در عوض حرص خوردن در فضای مجازی و بد و بیراه گفتن، چیزی خلق کنید. با کسانی دوست شوید که هیچ ارتباطی با کار شما ندارند این باعث میشود که ذهنتان باز شود.
🔘سایت و وبلاگ داشته باشید. در سایتتان در مورد کسی که تحسینش میکنید، بنویسید. به سوالی که در سایتش مطرح کرده، پاسخ دهید. اینگونه کار خلاقهای انجام دادهاید.
🔘تا زمانی که گمنام هستید، از زمان و آزادی خود به بهترین شکل لذت ببرید. زیرا وقتی مشهور شوید، همیشه زیر ذرهبین خواهید بود و آزادی شما به پایان خواهد رسید.
🔘در حد توان خود اثری خلق کنید و آن را با دیگران سهیم شوید. هر روز بنویسید و در شبکههای مجازی با دیگران سخاوتمندانه به اشتراک بگذارید.
🔘یک شغل ثابت داشته باشید تا در زندگیتان نظم حکمفرما باشد و پولی داشته باشید که به کار دلخواه و خلاقهی خود بپردازید.
بیل کانینگهام میگوید: اگر پولی در بساطتان نباشد، دیگر صاحب کار خلاقهی خودتان نخواهید بود.
🔘برنامهی زمانی داشته باشید تا کارهایی را که انجام میدهید روی آن تیک بزنید.
🔘گزارش روزانه را به صورت تک عبارت بنویسید.
🔘در این عصر فوران اطلاعاتی باید بدانید که چه چیز را انتخاب کنید و چه چیزی را دور بریزید.
چگونه ایدههای خوب را بدزیدیم، جزء پرفروشهای فهرست نیویورک تایمز و از تازههای نشر است.
این اثر در ۱۵۶ صفحه و در قطع رُقعی، توسط نشر کتاب پارسه و ترجمهی خوب حامد حبیبی به چاپ رسیده است.