رمان (وقتی نیچه گریست) به رویارویی خیالی فریدریش نیچه فیلسوف نامی و دکتر یوزف برویر میپردازد. برویر هم در طب، شهرتش کمتر از نیچه در فلسفه نیست و از اساتید زیگموند فروید( پدر دانش روانکاوی) میباشد.
این کتاب فوقالعاده جذاب و گیراست و اگر فرصت بیشتری برای مطالعه داشتم، کتاب را زمین نمیگذاشتم.
بخشی از کتاب برایم بسیار جالب بود که برای یادگیری عمیقتر مینویسم.
در قسمتی از کتاب دکتر برویر میپرسد: فکر میکنم شما از بیماریهایتان مثلا میگرن سودی عایدتان میشود، اینطور نیست؟
نیچه اینگونه پاسخ میدهد:
۱- حملات میگرن از میزان فشار روانی میکاهند. کار من با فشار زیادی همراه است، چرا که مرا با نیمهی تیره و تار وجود رو در رو میکند و حملات میگرن با عذابی که همراه خویش میآورند به تشنجی تطهیر کننده میمانند که قدرت ادامهی کار را به من باز میگردانند.
۲- ضعف بینایی هم سودی عایدم میکند. سالهاست که نتوانستهام افکار متفکران دیگر را مطالعه کنم، پس فقط به افکار خودم میپردازم و به عبارتی تنها با آذوقهی عقلانی خود روزگار میگذرانم و شاید این به نفع من بوده که فیلسوف صادقی باشم و فقط از تجربیات خودم بنویسم.
۳- بیماری مرا از هر قید و بندی رهانیده است. به دلیل بیماری از مقامم به عنوان استاد دانشگاه کنارهگیری کردم اگر هنوز آنجا بودم ذهنم درگیر دفاع از خویش در برابر همکارانم بود.
۴- بیماری مرا با حقیقت مرگ آشنا کرد. از ترس فرا رسیدن مرگ، بی وقفه کار کردهام تا انچه را که باید بنویسم و تمام کنم. چشیدن طعم مرگ، به من شجاعت داده تا خودم باشم.
۵- بیماری باعث رهاییام از سربازی شد.
آنچه که برایم جالب بود، افکار دکتر برویر در زمان پاسخگویی نیچه به سوالش بود. او باروری ذهن نیچه را به حساب نیاورده بود. از کوچکترین دانهی پرسشی که بر این زمین حاصلخیز میافتاد، فکری جوانه میزند و مبدل به درختی پر شاخ و برگ میشود.
یک نویسنده باید بتواند یک جمله یا پرسشی را اینقدر خوب تحلیل کند و این تحلیل نیاز به تفکر عمیق و مطالعهی فراوان دارد.
هنگامنوشتن این مطالب، استوری مدرسهی نویسندگی به خاطرم امد که نوشتنش خال از لطف نیست.
بعضی از لحظات زندگیام را دو بار زیستهام. یکی انگاه که انها را زیستهام و دیگر آنگاه که انها را نوشتهام. به یقین آنها را هنگام نوشتن عمیقتر زیستهام.
شارلر بودلر
من نیز با خواندن کتابها و نوشتن مطالبی از کتاب، مانند این است که دو بار زیستهام، بار دوم عمیقتر.
کتاب بسیار خوبیه خیلی وقته پیش خوندمش. اما متوجه خیالی بودن رویارویی آنها نشدم!
سلام ممنونم که مطالعه کردید. بله کتاب بسیار خوبیه خیلی جذاب و گیراست.