مطالعه و یادگیری

مراحل نوشتن یک مقاله

برای نوشتن یک مقاله چه مراحلی را باید طی کنیم؟

افرادی که در کارهایشان، خیلی حرفه‌ای هستند، معمولا کارها را بر حسب ترتیب خاص و یا فرمول خاصی انجام نمی‌دهند.

مثلا مادر من برای حلوا پختن هیچ قاعده و اصولی ندارد.

وقتی  دستورِ پختنِ حلوا را از او می‌خواهم، می‌گوید:

[ تمام مواد را  چشمی می‌ریزم و نمی‌توانم اندازه‌ی دقیق بدهم].

یا خیاط‌های حرفه‌ای برای پرو گرفتن، فقط چشمی نگاه می‌کنند و بعد لباس را زیر چرخ انداخته و اضافات آن را دوخت می‌گیرند.

نوشتن هم همینطور است. 

نویسندگان حرفه‌ای معمولا هیچ آداب و ترتیبی را رعایت نمی‌کنند،

 چون معیار به دستشان آمده است.

 ولی برای من که یک نویسنده‌ی مبتدی هستم، داشتن یک الگوی خاص کمک بسیاری می‌کند.

شاید افرادی که دستی بر نوشتن دارند، این مراحل را کاملا اجرا کرده و از آن آگاهی کامل داشته باشند،

 ولی از آن‌جایی که می‌خواهم همه چیز را اصولی یاد بگیرم و سایت را به عنوان مکانی برای یادگیری خودم می‌دانم،

 این مطلب را مطالعه کرده و مراحل نوشتن یک مقاله را به ترتیب می‌نویسم.

اولین مرحله: ایده یابی

به نظر من این مرحله جز برای اندکی از نویسندگان، برای اکثریت دشوار است.

گاهی ساعت‌ها از خود می‌پرسیم: در مورد چه چیزی بنویسم؟

بیشتر اوقات نداشتن ایده، مانع از نوشتن می‌شود.

من همیشه حرفِ استادِ خوبم شاهین کلانتری در گوشم هست، که می‌گوید: 

هر چیزی را که می‌خواهید یاد بگیرید، از همان شروع کنید.

تحقیق کرده، مطالعه کنید و بعد بنویسید.

بعضی افراد به نیاز مردم، توجه کرده و در مورد آن می‌نویسند.

عده‌ای هم مطالبی را که خودشان دوست دارند، به روی کاغذ می‌آورند.

مرحله‌ی دوم: گردآوری اطلاعات

این مرحله برای بعضی از افراد لذت بخش و برای بعضی خسته کننده است.

برای گرداوری اطلاعات، باید تحقیق و مطالعه کرده، در گوگل سرچ کنیم؛

فایل‌های مرتبط را چندین بار بشنویم، وبینار ببینیم و با اهل فن در مورد موضوع گفتگو کنیم و….

این کار می‌تواند بسیار زمانبر باشد یا برعکس زمان کمی را به خود اختصاص دهد؛

 البته تمام این‌ها بستگی به موضوع ما دارد که تخصصی باشد یا غیر تخصصی؟

گاهی یکی از موانع نوشتن، توقف زیاد در این مرحله است، به دلیل کمال‌گرایی یا دلایل دیگر.

مرحله‌ی سوم: تعیین پیام کلیدی یا چکیده‌ی مقاله

هنگام شروع مقاله، مقدمه‌ یا چکیده‌ای بنویسیم و اطلاعات خوبی در مورد موضوع به مخاطب بدهیم.

کلمات کلیدی، کلماتی هستند که موضوع ما حول محور آن‌ها می‌گردد.

 مثالی می‌زنم:

تصور کنید شما می‌خواهید در مورد استرس بنویسید، باید در مقدمه یا در اولین پاراگراف‌ها از کلماتی مانند استرس، استرس بالا، مدیریت استرس و……. زیاد استفاده کنیم.

مرحله‌ی چهارم: پیش‌نویسی

وقتی تحقیقات تمام شد و مطالب را گردآوری کردیم، شروع به نوشتن پیش‌نویس می‌کنیم.

در نوشتن پیش‌نویس ممکن است سوالات زیادی برایمان پیش بیاید.

مثلا:

چه عنوانی انتخاب کنم؟

پاراگراف اول را چگونه شروع کنم؟

به چه ترتیبی حرف‌ها و ایده‌هایم را بنویسم؟

و چگونه به پایان ببرم؟

وقتی پیش‌نویس تمام شد، آن را به مدت یک روز تا چند روز کنار می‌گذاریم،

تا دلبستگی ما نسبت به کلمات و جملاتی که خلق کردیم کمتر شود،

و بدون تعصب  بتوانیم جملاتی را حذف یا اضافه کنیم.

مرحله‌ی پنجم: ویرایش

به سراغ متن رفته و آن را بازنویسی می‌کنیم.

ویرایش اگر زودتر از موعد انجام شود، اجازه‌ی تفکر خلاقانه را از ما می‌گیرد.

این‌ پنج مرحله، مراحل نوشتن یک مقاله‌ی غیر داستانی است.

من بعضی مواقع بعد از مرحله‌‌ی پنجم، متن ویرایش شده را، برای یکی از دوستانم که قلم بسیار خوبی دارد، می‌فرستم.

اگر نیاز به ویرایش مجدد داشته باشد، دوباره ویرایش کرده و متن را نهایی می‌کنم.

جو ویتال بعد از ویرایش نهایی، پیشنهادی می‌دهد.

او می‌گوید: 

بعد از ویرایش نهایی به عنوان مخاطب، به قضاوت بنشینیم و ببینیم چه پیامی می‌توانیم از متن خود درک کنیم.

نام این کار را آزمون( خب که چی )؟

می‌نامند و مسئولیت آن، قبل از انتشار و سپردن به دست ناشران به عهده‌ی خودِ نویسنده است.

نویسنده‌ی واقعی کسی است که بتواند کناری بایستد و نوشته‌ی خودش را منتقدانه نگاه کند، این نگاه باعث می‌شود که ضعف‌های کار خود را بهتر ببیند و آن‌ها را برطرف کند.

 

 

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

    1. سلام
      ممنونم خانم نبی‌زاده‌ی عزیز، لطف کردید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن