یادداشت نویسی روزانه

همدلی و همدردی

طی چند روز اخیر نتوانسته‌ام طبق برنامه‌ای که برای اهدافم در نظر گرفته بودم پیش بروم.

کتاب‌هایی که برای تمرکز بر یک موضوع تعیین کرده بودم چند روزیست باز نشده است.

برنامه‌ای که برای پست اینستاگرام گذاشته بودم، طبق همان روز و همان ساعت انجام نشده است.

هنوز اندیشه‌ای درباره‌ی ایده‌هایی که برای نوشتن انتخاب کرده بودم، صورت نگرفته است و به موضوعات ساده‌تر پرداخته‌ام.

چند روزیست به خاطر اتفاقات پیش‌بینی نشده تمام برنامه‌ریزی‌هایم به هم ریخته است.

این را می‌دانم که تضمینی برای رسیدن به اهداف در زمان دلخواه نیست‌.  برای خوب شدن و بهتر شدن نیز نمی‌توان عجله کرد اما می‌توان به اهداف متعهد بود و با اشتیاق و علاقه به سمت آن گام برداشت.

صبح‌ها که از خواب بیدار می‌شوم منتظر شکار فرصت‌هایی هستم که به خواندن و نوشتن بپردازم.

البته در هر شرایطی کارم را پیش می‌برم، اما گاهی کیفیت کار، چنگی به دل نمی‌زند.

آموخته‌ام که با توجه به شرایط و موقعیت‌های مختلف باید اولویت‌ها را تغییر دهم، اوضاع را ارزیابی کنم و بهترین تصمیم را به مرحله‌ی عمل درآورم.

من آموخته‌ام زمانی که تنها تکیه‌گاه کسی می‌شوم، باید برنامه‌هایم را الویت بندی کنم و چیزی را از قلم نیندازم.

من از عدم تعهد و تنبلی سخن نمی‌گوبم بلکه می‌دانم که همدلی و همدردی با کسی که نیازمند آن است شاید از برنامه‌ی روزانه‌ام مهم‌تر باشد.

در این همدلی و همدردی درس‌هایی نهفته است که دستیابی به اهدافم را آسانتر می‌کند. درس‌هایی که می‌توانیم در بهترین زمان و مکان ممکن از آن‌ها استفاده کنیم.

حمایت خود را از کسانی که به ما نیاز دارند دریغ نکنیم و نام زحمت را روی آن نگذاریم.

شاید کارهایمان چند روزی بی‌کیفیت باشند و در این راه حتی اندکی از وقت و هزینه‌ای که صرف کردیم، هدر بروند اما همه‌ی این‌ها به هدفی ختم می‌شود که پاداش بزرگتری به همراه دارد.

مهم این است که با هر کیفیتی بی‌وقفه پیش برویم مطمئنا بعد از این چالش‌ها قویتر ظاهر خواهیم شد.

بنی آدم اعضای یکدیگرند، که درآفرینش زیک گوهرند.

چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را  نماند قرار.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن