آیا نوشتن مستمر و هدفمند برای شما رضایت درونی به همراه داشته است؟
آیا نوشتن مستمر و هدفمند برای من رضایت درونی به همراه داشته است؟
رضایت درونی یعنی از آنچه که هستم و آنچه که دارم خشنود باشم و برای بهتر شدن تلاش کنم. این خشنودی شاید در گفتار ساده به نظر برسد ولی به راحتی ایجاد نمیشود.
بیشتر اوقات آنچه در خودم و اطرافیانم میبینم این است که رضایت درونی واقعی وجود ندارد.
نوشتن مستمر و تولید محتوا از طرفی برایم رضایت درونی به همراه دارد چون؛باعث شده در این شلوغی افکار و روزمرگی بتوانم ساعتی با خودم خلوت کنم و به علاقهمندیم بپردازم.
نوشتن مستمر باعث شده زوایای تاریک و روشن وجودم را کشف کنم و خودم را بهتر بشناسم.
نوشتن مستمر باعث شده که تا حدودی بفهمم چه کسی هستم؟
هر چند نوشتن مستمر برایم رضایت درونی ایجاد کرده است اما از آنچه مینویسم راضی نیستم. محتوایم نیاز به کار بیشتری دارد. البته انتظار زیادی است و میدانم کار محتوا زمانبر است اما انسان عجول، میخواهد زود به نتیجه برسد.
اما در مورد نوشتن هدفمند؛
اوایل که نوشتن را آغاز کردم همراه با آن سردرگمی و پریشانی را هم تجربه میکردم. از هر دری مینوشتم؛ خاطره، مرور کتاب، گزارش گردش تفریحی و یادداشت روزانه، به امید این که موضوع اصلیام را پیدا کنم.
وقتی پیشتر رفتم به مرور فهمیدم در اندیشیدن سنجشگرانه ضعف دارم و نیاز دارم که آن را بیاموزم.
دست به کار شدم کتابهایی تهیه کردم و شروع کردم اما هر بار یک مانع کوچک در کارم توقف ایجاد میکرد و مرا برای مدتی طولانی، از موضوع پرت میکرد.
در این مدت فهمیدم که تمرکز بر یک موضوع خاص برایم ملالانگیز است و تنوع در نوشتن را بیشتر دوست دارم در صورتی که میدانم این تنوع مرا به جایی نخواهد رساند.
از استادم بارها شنیدم که میگفت: اگر یکسال روی یک موضوع خاص کار کنید، مهارت پیدا میکنید و حتی میتوانید آن را تدریس کنید. آن وقت تبدیل به یک برند خاص و همینطور منبع الهام دیگران میشوید.
بنابراین چون نوشتارم هنوز کاملا هدفمند نیست و دائما گریز میزنم، رضایت درونی ندارم.
اما به تازگی گامهای مهمی برداشتهام. چون در این مسیر قیاس کردن، گریزناپذیر است در ابتدا تلاش کردم تا احساساتم را به رسمیت بشناسم. از وجود احساسات منفی در وجودم خجل و شرمسار نباشم و آنها را بپذیرم.
بسیاری از مسائل حاشیهای که برایم مهم بودند بر اثر یک اتفاق مبارک اهمیت خود را از دست دادند، بنابراین میکوشم؛ تا برای خشنودی دلم بنویسم. برای خودشناسی بنویسم. برای انسان بهتری شدن بنویسم و هراز گاهی به عقب برگردم و پیشرفتم را با خودم بسنجم و مدام به فکر نتیجه نباشم.
چه چیزی از اینها بالاتر و مهمتر.
حتما با این تغییر رویه رضایت درونی را در خودم ایجاد خواهم کرد.