کتابخانه شخصی من اثری از ویلدورانت
کتابخانهی شخصی من اثری است به قلم ویل دورانت نویسنده و تاریخنگار بزرگ آمریکایی.
مهمترین اثر او تاریخ تمدن است که در یازده جلد با همکاری همسرش آریل دورانت در نیم قرن نوشته است.
این کتابِ کمحجم اما مهم و پرمحتوا شش فصل دارد. فصل اول دربارهی ستایش بیپروای قهرمانان است. ویل دورانت اعتقاد دارد باید انسانهای بزرگ را ستود و از آنها قدردانی کرد. به عقیدهی او انسانهای بزرگ کسانی هستند که با کارهای حیرتانگیزشان تاثیرات بزرگ و ماندگاری در بالا بردن سطح فرهنگ و تمدن انسانی داشتند. کسانی که به دنیا نور پاشیدند تا مردم بهتر و آسودهتر زندگی کنند اما در مقابل افرادی مثل مارکس تحولات جامعهی بشری را در همهی دورههای تاریخی بر مبنای شرایط اقتصادی میسنجند.
در پنج فصل بعدی ویل دورانت فهرستی تهیه کرده از ده اندیشمند بزرگ تاریخ، ده شاعر برتر تاریخ بشر، صد کتابی که برای آموختن بهتریناند، ده قلهی پیشرفت بشر و دوازده تاریخ سرنوشتساز در تقویم تمدن انسان.
او این لیست را با توجه به سالها پژوهش در تاریخ تمدن نوشته است و برای انتخابهایش دلیل و مدرک ارائه داده بدون آن که تعصب و علاقهی شخصی خود را در آن دخیل کند. ولی نظراتش را تحمیل نمیکند از ما هم میخواهد که فهرست خویش را بنویسیم.
ویل دورانت از ایران، تنها نام خیام را برده چون اسکات فیتز جرالد رباعی های او را به انگلیسی ترجمه کرده است. شاید با فردوسی، مولانا، حافظ و سعدی ما ناآشنا بوده است.
معیار او برای انتخاب ده اندیشمند بزرگ تاریخ:
اولین دانشمند کنفوسیوس است. او در این فهرست به دنبال کسانی میگردد که با اندیشههایشان بشریت را تحتتاثیر قرار دادهاند. کسانی که در سکوت و بدور از هر هیاهویی حقیقتی را کشف کردند.
معیار او برای انتخاب ده شاعر برتر تاریخ بشر:
به عنوان اولین شاعر از هومر نام میبرد. او به شاعرانی پرداخته است که ترکیبی حیرتانگیز از موسیقی، اندیشه، خیال و عاطفه را به ارمغان آوردهاند.
صد کتاب برتر جهان:
به غیر از معرفی صد کتاب برتر به ما پیشنهاد میکند که چه بخوانیم و چگونه بخوانیم تا با روزی یک ساعت در عرض چهار سال به یک فیلسوف تبدیل شویم. به اعتقاد او؛ ابتدا کتابهای علمی را بخوانیم تا اندکی از نجوم وزیستشناسی یاد بگیریم بعد دربارهی سلامت جسم بخوانیم تا وقتی به سراغ شناخت ذهن میرویم جسمی سالم داشته باشیم. تاریخ، زمینشناسی، دین، فلسفه و ادبیات در رتبههای بعد قرار میگیرند که برای هر بخش کتابی معرفی کرده است.
معیار او برای انتخاب ده قلهی پیشرفت بشر:
اولین قله، کلام است. قلههای پیشرفت انهایی هستند که وقتی به دست آمدند ماندگار شدند و انسان بدوی را به انسان متمدن امروزی تبدیل کردند.
معیار او برای دوازده تاریخ سرنوشتساز: اولین انتخاب او تقویم مصری است که ۴۲۴۱ سال پیش از میلاد مسیح به وجود آمد.
او میگوید: این دوازده تاریخ، دوازده تاریخ برتر در مسیر تمدن نیستند دوازده تاریخی هستند که در کنار هر کدام دستاوردهای ارزشمندی به وجود آمدند.
و ختم کلام:
این کتاب غیر داستانی با شوخطبعیهای نویسنده و نثر روان و ترجمهی بسیار شیوای امین حسینیون یک گنجینهی بزرگ است و از هر کتاب داستانی شیرینتر است. من با خواندن این کتاب مجذوب کنفوسیوس شدم و علاقهمند شدم دربارهی او و آثار دیگر دورانت بیشتر بخوانم.
میبینید یک کتاب خوب چگونه ما را به کتابهای دیگر وصل میکند و مسیر کتابخوانی را برایمان هموار میسازد؟
من علاقهی چندانی به تاریخ و فلسفه ندارم ولی گریزی نیست. مگر میشود تاریخ نخواند؟
ناپلئون به دوک راین اشتات گفت: به پسرم بگویید تاریخ را بخواند چون تنها روانشناسی حقیقی تاریخ است و تنها فلسفهی حقیقی تاریخ است.