رمان گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتز جرالد
رمان «گتسبی بزرگ» اثر اسکات فیتز جرالد، داستانی دربارۀ عشقی نافرجام و زندگی افرادی است که در دنیای پرزرق و برق و فریبندۀ دهۀ ۱۹۲۰ میلادی گرفتار شدهاند.
راوی این داستان، نیک کاراوِی است که از غرب به شرق آمریکا مهاجرت کرده تا زندگی جدیدی را در دهکدۀ کوچک وِستاِگ آغاز کند. او خاطراتش را از زندگی در این دهکده و همسایگی با مردی مرموز به نام جیمز گتسبی روایت میکند.
گتسبی؛ مردی سرشناس، ثروتمند و مشهور است که سالها پیش عاشق دختری به نام دیزی بوده است. اما به دلیل رفتن به جنگ و وقایع بعد از آن، از دیزی دور شده و او نیز ازدواج کرده است. اما اکنون گتسبی با کسب ثروت و برگزاری مهمانیهای باشکوه هفتگی، سعی دارد دوباره توجه دیزی را جلب کرده و او را به زندگیاش بازگرداند.
نیک به نوعی درگیر روابط میان گتسبی و دیزی میشود و شاهد تلاشهای بینتیجۀ گتسبی برای دستیابی به آرزوهای گذشتهاش است. سرانجام، این تلاشها ناکام میماند و گتسبی در این مسیر قربانی عشق نافرجام خود میشود.
فضای داستان، اجتماعی است که در دوران پس از جنگ جهانی اول در آمریکا شکل گرفته و به موضوعاتی چون پیشداوریها، خیانت، زرق و برق زندگی اجتماعی، سطحینگری و تبعیض نژادی میپردازد. این رمان بهخوبی نشان میدهد که آرزوها و رویاها لزوماً نمیتوانند به واقعیت مبدل شوند و فرصتهای از دسترفته هرگز بازنمیگردند.
داستانِ جامعهای را روایت میکند که همزمان با افزایش حقوق زنان همچون حق رأی و تغییرات اجتماعی، فساد و بزهکاری نیز به شدت در آن رواج یافته است.
این دوران برای ملت آمریکا، سالهای هرجومرج، عدماطمینان و نارضایتی است.
هیچ کتابی بهطور اتفاقی شاهکار شناخته نمیشود. اسکات فیتز جرالد با این رمان ۲۱۰ صفحهای، دورۀ مهمی از تاریخ آمریکا را با ظرافت و زیبایی به تصویر کشیده و خواندن آن بهانهای است برای تفکر دربارۀ آرزوها و واقعیتهای زندگی.
با استناد به کتاب «آمریکا چگونه آمریکا شد» اثر فرانک ال. شوئل