سبک زندگی قسمت دوم
سبک زندگی
سیما کارمند و خانهدار بسیار موفقی است،
هیچ وقت کار عقب افتاده ندارد،
و بیشتر اوقات کارهایش خیلی عالی پیش میرود.
یک روز از او پرسیدم:[ راز موفقیت تو چیه؟
همهی ما ۲۴ ساعت، زمان داریم ولی تو چقدر خوب به کارها و برنامههایت میرسی،
و همیشه سرحال و شاداب هستی]؟
گفت: خیلیها این سوال را از من میپرسند،
ولی فقط شنونده هستند و به هیچ وجه به آن عمل نمیکنند،
و به راه قبلی خودشان ادامه میدهند.
گفتم: من واقعا میخواهم بدانم؛
چون کارهای زیادی باید در طول روز انجام بدهم،
و همیشه با کمبود زمان مواجه میشوم.
سیما گفت:[ باشه، پس بشین و گوش کن].
اولین راز موفقیت من سحرخیزی است.
صبحها ساعت ۵/۳۰ صبح از خواب بیدار میشوم.
آن زمان همه جا ساکت است،
و من در آرامش تا قبل از صبحانه و رفتن به محل کارم،
فرصت دارم تا مقداری از کارهایم را انجام دهم.
بعد از شستوشوی دست و صورتم، دفتر و قلمم را برمیدارم،
و شکرگزاری روزانه و صفحات صبحگاهیام را مینویسم.
شکرگزاری روزانه و ارتباط با خالق هستی،
از درون مرا شاد میکند و صفحات صبحگاهی تمام افکار درونی و انرژیهای منفی مرا تخلیه کرده،
و حس خوبی برایم به ارمغان میآورد.
و بعد حدود ۱۰ دقیقه تا یکربع نرمش میکنم.
این ورزش صبحگاهی، علاوه بر سلامتی ، اکسیژن کافی به بدنم میرساند،
و سطح هوشیاری مرا بالا برده و کارایی روزانهام را افزایش میدهد.
بعد از آن به سراغ گلدانهایم میروم و با آنها حرف میزنم،
بهشان آب میدهم، نوازششان میکنم،
و با دیدن تازگی و طراوت آنها حس خوبی وجودم را فرا میگیرد.
گاهی برنامهی روزانهام را صبح قبل از صبحانه مینویسم،
البته کارها و برنامههایی را که از عهدهشان برمیآیم،
و میتوانم در کل روز انجام بدهم،
در غیر این صورت این برنامه فقط انرژی مرا کاهش میدهد،
و باعث سرخوردگیام میشود.
موقع خوردن صبحانه، ایمیلها و پیامهای ارسالی را چک میکنم،
و به آنها جواب میدهم تا در طول روز درگیر این کارها نباشم.
یکی از لذت بخشترین کارها هنگام صبح،
خواندن چند صفحه کتاب همراه با خوردن چای یا نسکافه است.
این کار انرژی فراوانی به من میدهد.
بسیاری از افراد موفق هنگام صبحانه تیتر روزنامهها را میخوانند،
تا از مسائل روز آگاهی پیدا کنند،
ولی من علاقهای به خواندن روزنامه ندارم.
حتما یک موسیقی انرژیبخش و مثبت گوش میکنم،
تا انگیزهی مرا در طول روز بیشتر کند.
مثل آهنگ سرنوشت از سیاوش قمیشی:
من اینارو فهمیدم از زندگی
به جز مرگ هیچ چیزی اجبار نیست
که بین من و آرزوهای دور
به غیر از خودم هیشکی دیوار نیست
من اینارو فهمیدم از زندگی
که با سرنوشت میشه جنگید و برد
که جنگیدن و باختن بهتره
از این که نشست و فقط غصه خورد
جهان مثل آیینه است که خوب و بدش
فقط انعکاس وجود منه
تن و روح هر آدمی رو زمین
یه تیکه از این تار و پود منه
ما از نور و بارون و آیینهایم
نباید به تاریکی عادت کنیم
نباید از هیچ آدمی تو جهان
با چشمای بسته اطاعت کنیم.
و حتما اول صبح یک پست اینستاگرامی و یا یک پیام انگیزهبخش برای کسی میفرستم،
و بازخورد میگیرم تا انرژیم چند برابر شود.
سیما پرسید: [تو صبحها ساعت چند از خواب بیدار میشی]؟
گفتم: حدود یک سال و نیم، سحر خیزی داشتم.
صبحها ۴۵ دقیقه قبل از اذان صبح بیدار میشدم،
و به خیلی از کارهایم میرسیدم،
البته بعد از انجام کارهام کمی تا شروع روز میخوابیدم،
ولی الان مدتی است که سحرخیزی ندارم.
سیما گفت: [ سحرخیزی خیلی خوبه و باعث میشه که کیفیت کارمون بالا بره،
ولی اهمیت خواب رو هم نباید دست کم بگیریم.
گاهی به جای تمرکز کردن به ساعت خواب و بیداری باید به کیفیت بیداری و خوابمون فکر کنیم.
موفقیت ما با نتایجی که در روز میگیریم، سنجیده میشه.
شاید کسی ساعت ۸ صبح یا دیرتر بیدار بشه ولی روز پرکار و موفقی داشته باشه].
نحوهی درست استفاده کردن از زمان بسیار مهم است.
محمدرضا شعبانعلی میگوید: کسی که در روز بازده خاصی ندارد،
الزاما با پنج صبح بیدار شدن هم اتفاق خاصی برایش نمیافتد.
و اگر ساعت خوابی که بدنمان لازم دارد، تنظیم نکنیم،
باعث میشود کاراییمان در روز کاهش پیدا کند.
در مورد کمخوابی و عوارض آن بعدا برایت بیشتر توضیح میدهم.
این مقاله ادامه دارد.