یادداشت نویسی روزانه

رنج عنصر ثابت جهانی است.

دردها و مشکلات همیشه وجود دارند. دردی را پشت سر می‌گذاریم، درد دیگری در مسیر زندگی پدیدار می‌شود.

آنچه که مهم است چگونگی برخورد با درد و رنج‌هاست. آیا با ان‌ها مقابله می‌کنیم یا دست روی دست می‌گذاریم و غصه می‌خوریم؟ ایا رنجی که می‌کشیم در راه هدفی درست است یا نه؟

شوپنهاور گفته است: همانطور که اگر جویبار به مانعی برخورد نکند به راهش ادامه‌ می‌دهد، طبیعت انسان و حیوان نیز همانگونه است. اگر قرار است چیزی را بفهمیم باید موانعی پیش روی خواسته‌هایمان باشد، باید نوعی ضربه‌ی روحی بخوریم.

زندگی با خوشی‌ها و ناخوشی‌های بسیاری همراه است. همیشه همه چیز باب میل ما نیست و بالاخره دردها مهار می‌شوند، آنچه که مهم است عملکردمان در قبال درد‌هاست.

بودا در مورد رنج کشیدن گفته است: رنج کشیدن مثل این است که دو تیر به انسان شلیک شود. تیر اول درد جسمی‌ست، ضربه‌ای که به بدن وارد می‌شود. تیر دوم درد ذهنی است. معنا و مفهومی که به آن ضربه می‌دهیم، داستان‌هایی که در ذهنمان خلق می‌کنیم تا بفهمیم اتفاقی که افتاده حق‌مان بوده است یا نه؟

روزها و هفته‌ها خود‌دلسوزی می‌کنیم و گاهی زیر بار سرزنش له می‌کنیم.
و همیشه این درد ذهنی است که زمان طولانی نیاز دارد تا بهبود یابد.

بودا معتقد بود که با مراقبه می‌توانیم ذهنی ارامتر داشته باشیم در نتیجه در برابر دردهای ذهنی قوی‌تر ظاهر شویم.

رنجی که در پی هدف درستی آمده باشد، حتما رشدی به همراه خواهد داشت به شرطی که آن رنج را با صبوری تحمل کرده و از آن گذر کنیم و در حقیقت آن زمان، رنجی که کشیده‌ایم، ارزش و معنا پیدا می‌کند.

باید در گذر از مراحل درد و رنج‌، بتوانیم احساس خود را خوب نگه داریم هر چند که بسیار سخت و گاهی نشدنی است و به زمان نیاز دارد.

اگر فقط زمانی که همه چیز بر وفق مراد است، احساس خوبی داشته باشیم یعنی اسیر احساسات منفی و تفکرات ناپایدار خود هستیم و به طور مداوم نیاز داریم که یک نیروی بیرونی به ما آرامش داده و تاییدمان کند و تازه معلوم نیست آرامش یا تاییدی که می‌گیریم ماندنی باشد یا گذرا؟
از درد‌ها گریزی نیست.

برداشتی از کتاب اوضاع خیلی خراب است.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن