بیست و هشت اشتباه نویسندگان اثری از جودی دلتون
مروری بر بیست و هشت اشتباه نویسندگان/قسمت اول
جودی دلتون در سال ۱۹۳۱ در سنت پل مینه سوتا در ایالت متحدهی آمریکا به دنیا آمد.
او پس از گذراندن تحصیلات عالی، به عنوان معلم مشغول به کار شد.
در سال ۱۹۷۱ در ۳۹ سالگی، با وجود ۴ فرزند و جدایی از همسرش، تصمیم گرفت نویسنده شود و با پشتکار توانست زندگی خود و چهار فرزندش را از راه قلم بگذراند.
او در این کتاب به این مسئله میپردازد که چرا بسیاری از نویسندگان ناکام میمانند و تعداد بسیار کمی میتوانند از راه قلم زندگی خود را بگذرانند.
او میگوید: بسیاری از نویسندگان دیر آمده اند و زود می خواهند بروند، به استعداد اعتقاد دارند ولی به مهارت نه.
و در این مسیر دشوار و سخت، دچار اشتباهاتی هم میشوند که به طور کل آنها را متوقف کرده و باعث میشود که از نوشتن دست بردارند.
همه اذعان دارند که نوشتن به خودی خود کار بسیار سختی است و نیاز به همت و پشتکار فراوان دارد و این اشتباهات سختی راه را چند برابر میکند.
جودی دلتون از تجربیاتش در مسیر نوشتن میگوید و این که چطور اشتباهاتش را کشف کرده و بر آنها فائق آمده است.
قطعا تجربیات او برای نویسندگان تازهکار مفید خواهد بود.
اشتباهات را با توضیحی کوتاه مینویسم.
1-در کار نوشتن امروز و فردا نکنید.
☚ نوشتن کار بسیار سختی است و کسانی که امروز و فردا میکنند، شاید نوشتن برایشان در اولویت قرار ندارد.
عدهای هم منتظر الهام هستند، ولی الهام هم باید موقع نوشتن اتفاق بیفتد.
2- نوشتن اثر را با حرف زدن راجع به آن پشت گوش نیندازید
☚ تا وقتی پیشنویس سوژههایتان را به روی کاغذ نیاوردهاید، با کسی صحبت نکنید چون به احتمال خیلی زیاد، هیجانش را از دست داده و دیگرهیچ وقت آن را نمینویسید.
3-سعی نکنید بهترین اثر دنیا را خلق کنید و از شکست هم نترسید
☚ همانطور که حرف میزنید، بنویسید. حداقل پیشنویس آن را اینطور بنویسید. از خودتان با صداقت بنویسید. نویسندگی از همین جا آغاز میشود.
4-چشمبند به چشم نزنید؛ زندگی را از چشم نویسندهها ببینید
☚برای این که نویسندهی خوبی شوید، چشمبندهایتان را بردارید، چشمتان را به روی گذشته و حال نبندید.
خوب ببینید و خوب بشنوید.
نویسنده باید هنر خوب گوش کردن را یاد بگیرد.
5- موقع نوشتن ویرایش نکنید.دست از نوشتن نکشید تا نوشتهتان را تحسین کنید یا از آن ایراد بگیرید.
☚مدام به عقب برنگردید. جملات را تغییر ندهید.املای کلمات را درست نکنید.اگر این کارها را انجام دهید، هیچ وقت نوشتهی شما تمام نخواهد شد.
6-کلی گویی نکنید. از توصیفات خاص استفاده کنید.
☚توصیفهای کلی و ذهنی دلچسب نیستند. اما در توصیف هم اعتدال را رعایت کنید و به خاطر شور و شوقی که برای توصیفات دارید از آن ور بوم نیفتید.
7-نقل قول نکنید. نشان دهید. از گفتوگو و حادثه استفاده کنید نه روایتهای طولانی.
☚از روایتهای طولانی بپرهیزید. زیاد از شیوهی نقالی استفاده نکنید. سعی کنید از گفتوگو در نوشتههایتان بهره بگیرید. حتما حادثهای در داستانتان داشته باشید. از لطیفهها و داستانهای جذاب در دلِ داستانتان استفاده کنید.
8- یادتان نرود از تشبیه و تضاد هم استفاده کنید.
☚استعاره و تشبیه اگر منطقی، خودجوش و طبیعی باشد، به دل مینشیند. برای تشبیه و استعاره از چیزهای نویی که در اطرافتان میبینید استفاده کنید و بعد خواهید دید نوشتههایتان چطور قد میکشند.
9-از صفتها زیاد استفاده نکنید.
☚صفت، نوشته را ضعیف میکند و هر چه از صفت در مقاله یا داستان کمتر استفاده شود بهتر است.
به جای این که بگویید: مردی جوان، خوشتیپ، سبزهرو، قد بلند و……
بگویید جوانِ آراسته.
به جای استفاده از چندین صفت کلی و کممایه از صفت جاندار و خاصتر استفاده کنید.
10- از کلیشهها و وابستههای وصفی، شعار و کلمات نخنما استفاده نکنید.
☚ اگر میخواهید بگویید، چیزی سفید است، ننویسید مثل برف سفید است. از تجربیات شخصی خودتان استفاده کنید. سفید و مثل برف بودن تشبیهی قدیمی و معمولی است.
هر گفته یا نوشتهای که مال شما نباشد، کلیشهایست.
از شعارنویسی هم بپرهیزید.
مثلا کار امروز را به فردا نینداز.
از وابستههای وصفی مثل:
صرفا، مثل، شاید، اگرچه، همچنین،…
این وابستههای وصفی اجازه نمیدهند که نویسنده یا سخنران تصمیم قاطع یا موضعی مشخص بگیرد.
11-در نقطهگذاری افراط نکنید.
☚ استفاده از نقطه، ویرگول، علامت سوال و علامت نقل قول کاملا ضروری است ولی نقطه ویرگول، علامت تعجب، خط تیره مانند چوب های زیر بغل هستند که نثر و حتی شعر را ضعیف میکند.
12- مضمون اثرتان را فراموش نکنید.
☚ استاین بک میگوید: همهی رمان نویسها باید بتوانند مضمون اثرشان را در یک جمله بگویند.
اگر مقالهای که مینویسید در مورد باغبانی است، باید با باغبانی شروع شود، با باغبانی ادامه یابد و با باغبانی تمام شود. گریز زدن خوب است ولی باید باعث تقویت اثر شود نه این که خواننده را گیج کند که اصلا مقاله در مورد چیست.
اگر نویسنده بداند که مقصدش کجاست و مطلب را کجا باید تمام کند، همواره در جادهی اصلی خواهد ماند.
13- فراموش نکنید نوشتهی شما باید ابتدا، میانه و پایان داشته باشد.
☚ برای شروع جذاب، اثَر را باید با چیزی گیرا آغاز کرد تا خواننده ادامهی آن را بخواند.
وسط مقاله در واقع گوشت مقاله یا بدنهی داستان است، در وسط مقاله باید طرح داستان را پیش برد و شخصیتها را بسط داد.
پایان اثر، در حکم جمعبندی و تمام شدن مطالب است.در این جا باید همهی نخهای شُل مقاله را گره زد و همهی سوالات مطرح شده را پاسخ داد.
14-تعادل بین اجزای اثرتان را فراموش نکنید و حاشیه نروید.
☚بعضی از نویسندهها، گاهی در میانهی داستان در مورد چیزهای غیر مهم قلم فرسایی میکنند، چنین کاری باعث میشود که یک طرف نوشته سنگینتر شود.
در جمله تعادل برقرار کنید. وقتی کلمات روان باشند ، هنگام خواندن جمله در دستانداز نمیافتید، با صدای بلند برای خود بخوانید تا آهنگ کلمات را متوجه شوید و موانع زبانی را پیدا کنید.
بین مطالب قبل و بعد نوشته، ارتباط برقرار کنید. در یک پاراگراف چیزی نگویید که در پاراگراف بعدی سراغی از آن نگیرید.
15- حالات شخصی خود را بیان نکنید. با خواننده ارتبتط برقرار کنید.
☚ بعضی از نوشتهها خیلی خصوصی، معمولی، احساساتی و ملال آور هستند که به درد انتشار نمیخورد.
البته با گذشت زمان نوشتهها کمکم متحول شده و بسیار عمیقتر و عینیتر میشود.
16- شخصی ننویسید. عام و جهان شمول بنویسید.
☚ گاهی وقتها مطالبی را در کتاب میخوانید و میگویید: منظورش را خوب میفهمم، خودِ من عینا چنین چیزی را حس کردهام و علت این که شما از آن مطلب خوشتان آمده، این است که نویسنده، مطلبی جهانشمول نوشته است. فقط تجربهی خاص، عام و جهان شمول است. هر اتفاقی که برای شما رخ دهد، خاص است.