دنیای سکوت را دنیای گفتار پر معنا می کند. ویرجینیا ولف. اما چه گفتاری؟
هلن کلر ، کودکی نابینا و ناشنوا بود که گفتن، نمیدانست و به معنای واقعی کلمه ؛ سَرکِش بود.
در اعماق تاریکی غرق بود اما با نور عشقی که توسط یک معلم دلسوز بر جانش تابید، با کلمات آشنا شد و چنان پیش رفت که تبدیل به یک ادیب و سخنور شد.
حال اگر گفتار او روح و معنا نداشت، آیا ماندنش در تاریکی بهتر نبود؟
بقول جناب سعدی :
تا مرد سخن نگفته باشد؛
عیب و هنرش نهفته باشد.
از کلام هر کس می توان به عمق وجودش راه یافت.
گفتاری که از شنیدن آن روح و روان انسان تازه گردد.
سکوت زیباست تمام عرفا و عاشقان راه خدا که به کمال رسیده اند مانند مولانا،
در بیشتر مواقع سکوت اختیار کردهاند و به تقکر پرداختهاند.
اما گفتار هم مهم است، تا چه زمانی باید لب از سخن فرو بست؟
اگر خوب حرف زدن را بیاموزیم و بدانیم در هر موقعیتی چگونه باید صحبت کنیم ،گفتار هم مانند سکوت زیبا میشود.
حرف نزدن؛ شاید عیب های مرا بپوشاند ولی هنرِ مرا هم میپوشاند.
اگر بیان، درست و هوشمندانه باشد؛دستاوردهای شگفت انگیزی خواهد داشت.
پس انسان زمانی باید حرف بزند و سکوت را بشکند که بتواند سکوت را ارتقا بخشد.
جمله ی جالبی در جایی خواندم که نوشته بود؛ اگر درست حرف زدن را یاد بگیریم، آن وقت با اعتماد به نفس بیشتری سکوت میکنیم و این سکوت زیباست.