یادداشت نویسی روزانه

تغییر ساده است ولی آسان نیست.

تغییر ساده است اما آسان نیست.

وقتی در مسیر خودشناسی قرار گرفتیم و به نقاط ضعف و قوت خود پی‌بردیم و متوجه شدیم که بعضی ارزش‌هایمان در زندگی خوب و مفید نبوده و به این نتیجه رسیدیم که گاه در نقش قربانی ظاهر شدیم گاه در نقش آدم‌های حق به جانب ؛
حال چه باید بکنیم، چگونه ارزش‌هایمان را تغییر دهیم؟

“یودا” شخصیتی خردمند در فیلم‌های جنگ ستارگان می‌گوید: یا انجام بده، یا انجام نده. چگونه‌ای در کار نیست.

ما در هر لحظه، در حال انتخاب هستیم.
صبح‌ قبل از برخاستن از بستر، انتخاب می‌کنیم که ابتدا گوشی موبایلمان را چک کنیم یا دو صفحه کتاب بخوانیم.

انتخاب می‌کنیم در ساعاتی از روز به کارهای عقب‌ افتاده بپردازیم یا در اینستاگرام پرسه بزنیم.

انتخاب می‌کنیم که اوقات بیکاری خود را چگونه سپری کنیم.

وقتی می‌خواهیم تغییراتی در خود ایجاد کنیم در واقع می‌خواهیم انتخاب‌هایمان را تغییر دهیم و به چیزهای دیگری بپردازیم.

تغییر ارزش‌ها باعث می‌شود که مضطرب شویم. استرس زیادی را تحمل کنیم. گاهی از شدت نگرانی و دلشوره، به قرص‌های ارام‌بخش پناه ببریم.

کسی که هیچ وقت در زندگی تصمیم گیرنده نبوده و اکنون می‌خواهد برای خودش و اهدافش تصمیماتی بگیرد، طبیعی است که احساس ترس می‌کند.

کسی که همیشه سرگرم کار خودش بوده و از کنار هر حرفی یا قضاوتی به راحتی عبور کرده و اکنون می‌خواهد بایستد و برای یک‌بار، حرفش را بگوید، طبیعی است که برای دیگران باورپذیر نیست و شوکه کننده است.

کسی که همیشه خودش را در چارچوب خانه محصور کرده است و اینک می‌خواهد کاری را انجام دهد که تاکنون انجام نداده( منظورم کارهای عرف و پسندیده است) طبیعی است که دائم از خودش می‌پرسد: ایا کار درستی انجام داده‌ام یا نه؟

شاید اطرافیانتان شما را در یک مقطع زمانی نپذیرند و بگویند: فلانی عوض شده است و یا حتی کارها و ارزش‌گذاریهای شما را بد تعبیر کنند. و این‌ها اثرات جانبی تغییر در ارزش‌های شماست.

ولی تجربه نشان داده است که اگر بتوانید چندین بار ارزش‌های جدید خود را انجام دهید، خودتان و دیگران عادت خواهید کرد و شاید در اینده‌ای نزدیک شجاعت و جسارت شما حتی مورد تحسین واقع شود.

ولی ان‌چه مهم و الزامی است وجود یک همراه، یک دوست یا یک مشاور خوب است. زیرا کسی که مسیر تغییر را نمی‌داند، دائم خود را سرزنش می‌کند که:
چرا مدام اشک‌هایم سرازیر می‌شود؟ چرا سردرگم هستم؟ چرا نمی‌توانم درست تصمیم بگیرم؟ چرا دچار ضعف شده‌ام؟ چرا به خاطر استرس، در شرف نابودی‌ام؟

ولی اگر راهنمایی داشته باشد یا حتی کتاب خوبی در این رابطه بخواند، متوجه می‌شود که تمام این‌ها طبیعی است.
ان وقت برای اشکهایی که می‌ریزد، ارزش قائل می‌شود چون آن‌ قطرات، نماینده‌ی احساسات او هستند.

تغییر به زبان ساده است. فقط کافیست انتخاب کنیم به چیز دیگری اهمیت دهیم. اما بسیار بسیار دشوار است.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن