چگونه کتاب جنگ و صلح شکل گرفت؟
چگونه کتاب جنگ و صلح شکل گرفت؟
تالستوی را آن طور که توصیف کردهاند، چهرهای نازیبا داشت ولی در آن چهرهی نازیبا؛ چشمانی تیزبین، درخشان و ژرف برق میزد.
تورگنیف و گورکی در مورد این نگاه گفتهاند که، نگاهی است که هیچ کسی در برابر آن یارای دروغ پردازی ندارد.
او در فاصلهی بین ۲۰ تا ۵۰ سالگی به مشاهدهی جهان میپردازد و بعد با نبوغ هنری خود این مشاهدات را در جنگ و صلح پرورش داده است.
جنگ و صلح، جنگ میهنی و زندگی خصوصی و نظامی روسیه را در سالهای ۱۸۰۵ تا ۱۸۱۲ شرح میدهد.
تالستوی در سال ۱۸۶۲ در املاکش مشغول کار بود و برای اطفال رعایایش مدرسه تاسیس کرده بود و مجلهی تربیتی منتشر میکرد ولی با شروع جشن ۵۰ سالگی پیروزی سال۱۸۱۲ و صحبتهایی که در پیرامون آن میشد، همه چیز را رها میکند و و به جهان ادبیات برمیگردد و تصمیم میگیرد کتابش را بنویسد. بنابراین به کتابخانهها میرود. خاطرات شخصی و یادداشتهای گذشته را میخواند. به خاطرات پدر همسرش از جنگ میهنی سال ۱۸۱۲ گوش میسپارد. با شاهدان عینی جنگ به ویژه نظامیان گفتگو میکند. گزارش دیپلماتها، نامهها، مقالات و داستانهای مربوط به این دوران را میخواند و یادداشت برمیدارد. شرح حال ژنرالها و کتابهای تاریخی را میخواند. بسیار سفر میکند تا شرح جزئیات را از زبان شاهدان عینی بشنود و گاهی سواره سراسر صحنه های نبرد بارادینو را بررسی میکند.
او در این مراحل از بینوایان ویکتورهوگو الهام گرفته است.
او مدام کار میکند، میخواند و مینویسد. همسرش سوفیا، دست نوشتههای او را تصحیح کرده و پاکنویس میکند.
تالستوی روزی به دوستی میگوید: نمیتوانید تصور کنید که این کار مقدماتی که به منزلهی شخم زدن زمین و پاشیدن بذر میباشد چقدر دشوار است. سخت است که مدام فکر کنی شخصیتهای در حال شکل گرفتن، به چه صورتی در خواهند آمد.
در سال ۱۸۶۵ احساس میکند راه خود را یافته است البته هنوز طرح داستان به روشنی معلوم نیست ولی او از اندیشهی نوشتن داستانی تاریخی- فلسفی بسیار شادمان است.
او در بخش جنگی کتاب، از مستندات تاریخی استفاده میکند و با کم و زیاد جزییات ، آن را به سبک خود مینویسد. تالستوی میگوید: هر جا اشخاص تاریخی حضور دارند، گفتهها و اعمالشان ابداع من نیست و آنها را از تاریخ به عاریت گرفتهام.
تالستوی واقعیت را مینویسد و از دروغ پردازی فاصله دارد. با الهام و رویا و خیال بیگانه است.
او از مجموع فنون نویسندگی بیش از همه بر دقت و مشاهده ارج مینهد و تنها ابزار کار او پنج حس بیدار و نیرومند او هستند.
نگارش جنگ و صلح ۷ سال طول کشید و هفت بار بازنویسی شد. بازنویسیها فقط به دلیل نوشتن واقعیتهایی بود که همیشه در جستجوی آن بود.
کتاب مورد استقبال بینظیر مردم واقع شد.
او تابلویی میآفریند که گفتهاند: تا زبان روسی باقی است آن هم باقی خواهد ماند.
جنگ و صلح از شاهکارهای بزرگ ادبیات جهان است.
او بعد از تألیف کتاب، از کتاب و پیرامون آن دور میشود و دوباره به املاکش برمیگردد و مشغول کار و زندگی میشود.
ده سال بعد از تألیف جنگ و صلح، شاهکار دیگری خلق میکند به نام آنا کارنینا.
تالستوی در سال ۱۹۱۰, هفت سال پیش از انقلاب سوسیالیستی روسیه ، چشم از دنیا فرو میبندد.