خلق کردن یعنی روح دادن به زندگی خود. خلق کردن یعنی چیزی را از نیستی به هستی آوردن. خلق کردن یعنی بودن.
کارهای خلاقانه سرزندگی، شادی و رضایت درونی به ارمغان میآورد.
وقتی که یک خیاط با چند تکه پارچه، لباسی خاص و زیبا میدوزد،
وقتی یک نویسنده داستانی مینویسد، فضایی ناشناخته را به تصویر میکشد و جهانی نو را میسازد،
وقتی یک شاعر با تمام احساسش شعری را میسراید،
وقتی یک موزیسین، با عشق موسیقی زیبایی را میافریند،
وقتی کسی یک رابطهی خوب و تاثیرگذاری را خلق میکند،
وقتی کسی ارزشی معنوی را پایهگذاری میکند و به اطرافیان خود کمک میکند،
همه و همه در حال افزودن چیزی به این دنیا هستند، انها خالق زیباییها هستند. وقتی چیزی را خلق میکنیم، نشانی از خود در این دنیا به جا میگذاریم که تنها راه ماندگار شدن در این دنیا، خلق کردن است.
خلق کردن جوهر وجودیمان را آشکار میکند. خلق کردن کاریست که همهی انسانها میتوانند انجام دهند، آفرینشی هر چند کوچک ولی باارزش.
الیزابت گیلبرت میگوید: سالها طول کشید تا متوجه شدم اگر فعالانه در پی خلق چیزی نباشم، احتمالا فعالانه در حال خراب کردن چیزی هستم( چیزی مانند خودم، رابطه، آرامش ذهنی).