من میتوانم…
۱
من میتوانم از احساسات یک مادر، زمانی که فرزندش با مرگ دستوپنجه نرم میکند، بنویسم.
۲
من میتوانم با ژرفاندیشی در زندگیام، اشتباهاتم را بیابم و آموزههایم را بنویسم تا دوبارهکاری نکنم.
۳
من میتوانم کتابها را موشکافانه بخوانم و برای آثار موردعلاقهام مرور بنویسم تا گامی هر چند کوچک برای گسترش کتابخوانی بردارم.
۴
من میتوانم ساعتها با دستنوشتههایم زندگی کنم، با واژگانش بازی کنم، برای هر کدام چندین مترادف بیابم تا متنی تازه و گویا بیافرینم؛ کاری که علاوه بر لذتبخش بودن نیاز به شکیبایی دارد.
۵
من میتوانم جملات قصاری که افکارم را درگیر کرده است بشکافم، در آنها تامل کنم و اندیشههایم را بنویسم. حال شاید کسی با من موافق نباشد اما چه باک؛ آن اندیشهیِ من و از آنِ من است.
۶
من میتوانم با چند کلمه یا عبارت، سفری را آغاز کنم که مبدا و مقصدش نامعلوم است. با آن کلمات، روحم پرواز میکند و مرا به جایی میبرند که تا کنون نرفتهام. آنها مرا از دنیای واقعی جدا میکنند و موجب میشوند تا ساعاتی را در تخیل و رویا بگذرانم و سرانجام متنی خلاقانه شکل میگیرد که بینهایت برایم ارزشمند و دوستداشتنی است.
۷
من میتوانم احساسات و هیجاناتم را در برخورد با آدمها و محیط پیرامونم بر روی کاغذ جاری کنم. من میتوانم احساساتم را به آثاری زیبا مبدل کنم.
۸
من میتوانم از تجربیاتی که در گذر عمر کسب کردهام بنویسم؛ خواه تلخ یا شیرین خواه سازنده یا ویرانگر. تا شاید کسی از تجربیاتم بهرهمند گردد پیش از آن که تاوان سنگینی بپردازد.
۹
من میتوانم برای وسایلی که در خانهام هست هویتی بسازم و بنویسم که چگونه با حضورشان، جلوهی خاصی به خانهام بخشیدهاند و آسایش مرا بیشتر کردهاند.
۱۰
من میتوانم صادقانه واقعیتهای زندگیم را بنویسم بدون آن که هراسی از قضاوت دیگران به خاطرم راه بدهم.
۱۱
من میتوانم روزی کتابی منحصر به فرد در خصوصِ تاملات، تجربیات و وقایع زندگیام بنگارم. میدانم کلماتْ قدرت بسیاری دارند و میتوانند طی قرنها باقی بمانند. پس مینویسم تا رد پایی از خود به جا گذارم شاید نامم پایدار بماند.
سلام خانم نیکومنش
همانطور که نوشتید در خلق محتوا بسیار مستعد هستید. این مورد در نوشتهتان هویداست.
مانا باشید.
سپاسگزارم آقای محمدیان و خیلی خوشآمدید🌹