یادداشت نویسی روزانه

در مسیر تجربه

در مسیر تجربه

هفده روز از چالش سی روزه‌ی نوشتن در سایت می‌گذرد و من گام به گام با دوستانم پیش می‌روم.

هر روز نکات جدیدی کشف می کنم و احساس می‌کنم گامی هر چند کوچک به جلو برداشته‌ام.

زمانی که توسط نجمه‌رضایی عزیز وارد گروه فعالان پرکاری شدم، با سایتم کاملا غریبه بودم و چیز زیادی از آن نمی‌دانستم.

به‌همین خاطر علاقه‌‌ای به پست گذاشتن نداشتم،

ولی زمانی که توسط آقای قائدی عزیز به عنوان محتوایار انتخاب شدم و به چالش ۳۰ روزه ی نوشتن در سایت توسط خانم کیهانی نازنین پیوستم، اوضاع روز به روز تغییر کرد.

ابتدا نوشته‌های من فقط محدود به مرور کتاب‌ها می‌شد و البته گاهی بوستان سعدی؛

ولی از آن‌جایی که تکرار و عادت برایم خوشایند نیست،

دوست داشتم تنوعی در کارم ایجاد کرده و برنامه‌ی جدیدی را در کنار معرفی کتاب آغاز کنم ولی جرات و جسارت این کار را نداشتم.

وقتی چند روزی از چالش گذشت، احساس کردم دوست دارم از خودم بنویسم.

و شروع کردم به نوشتن خاطراتی که همیشه دلم می‌خواست ثبتشان کنم و همین‌طور تمرینات افزایش دایره‌ی لغات، که در ابتدا برایم بسیار سخت بود.

۱۲، ۱۳ روزی که از چالش گذشت و نوشته‌های دوستانم را خواندم، متوجه شدم که اکثر آن‌ها در نوشتن از نظم خاصی پیروی می‌کنند و یک موضوع را دنبال کرده و آن را بسط و گسترش می‌دهند در حالی که من خیلی پراکنده می‌نویسم.

با خودم فکر کردم که،
آیا این پراکنده نویسی مرا به جایی خواهد رساند یا در حد تفریح و سرگرمی خواهد ماند؟
آیا راهم را پیدا خواهم کرد؟

طی صحبت‌هایی که با خانم کیهانی داشتم،

ایشان گفتند: که من هم این روز‌ها را گذرانده‌ام،

نگران نباش در کار محتوا باید خیلی صبور باشی و تا می‌توانی بنویسی و آن‌قدر باید به در و دیوار بخوری تا مسیر اصلی خودت را پیدا کنی.

طبق گفته‌های آقای کلانتری، باید ۲۰۰ پست به طور منظم در سایت قرار بدهی، تازه آن وقت متوجه می‌شوی که چه باید بکنی و از چه چیزی باید بنویسی.

تا حدودی خیالم راحت شد چون من تا به حال ۴۴ پست در سایت گذاشته‌ام و به قولی در حال خوردن به در و دیوار هستم و راه طولانی در پیش دارم.

این را هم بگویم که فعلا از همین به “در و دیوار خوردن‌ها” بسیار لذت می‌برم.

در سایت متمم جست‌و‌جو کردم تا ببینم که کدام یکی از درس‌ها با روحیات من سازگار است تا در موردش تحقیق و مطالعه کرده و یک مسیر مشخصی را طی کنم.

با نگاهی اجمالی به اولین درس‌های هر کدام از مهارت‌ها و کارگاههای سایت متمم،

به این نتیجه رسیدم که عزت نفس زیر بنای تمام درس‌هاست و من در این مورد مشکلات فراوانی دارم و اگر عزت نفسم افزایش پیدا کند در یادگیری درس‌های دیگر هم موفق‌تر ظاهر خواهم شد.

در این پست مقدمه‌ای کوتاه بر عزت نفس می‌نویسم و در پست‌های بعدی به لطف خدا گام به گام پیش می‌روم،

مطالعه می‌کنم و آموخته‌هایم را با خودم و زندگیم تطبیق می‌دهم تا کاستی‌هایم را بیابم و آن‌ها را برطرف کنم؛
و آموزه‌ها و تجربیاتم را با دیگران به اشتراک بگذارم.

با مروری کوتاه پی بردم، کسانی که عزت نفس پایینی دارند:

۱- آنقدر که برای تصمیم‌گیریها و تجربیات دیگران ارزش قائلند، برای خود نیستند.

۲- یا خیلی انتقاد‌پذیر هستند یا هیچ انتقادی را نمی‌پذیرند و اگر مورد تحسین و تشویق قرار بگیرند، معذب شده و حس خوبی ندارند.

۳- می‌دانیم که مقایسه کردن کار درستی نیست و یا به عبارتی کار شیطان است و هر کسی باید خودش را با گذشته‌ی خود مقایسه کند نه با دیگران؛ ولی جالب این‌جاست که اکثریت این کار را انجام می‌دهند و کمتر آدمی هست که اهل مقایسه نباشد؛
حال این مقایسه در بعضی ها قویتر و در بعضی ها ضعیف تر است.

۴- افرادی را می‌شناسم که بسیار متعهد، مسئولیت پذیر؛ دقیق و … هستند ولی متاسفانه توانمندی‌های خود را باور ندارند و فکر می‌کنند دیگران برای دل‌خوشی‌، آن‌ها را تحسین می‌کنند و به علت عزت نفس پایین؛ خود را نادیده می‌گیرند و به سراغ هیچ مهارت دیگری نمی‌روند چون خود را لایق نمی‌بینند.

۵- قضاوت‌ها و حرف‌های مردم برایشان بیش از حد مهم است؛ در صورتی که توجه به این حرف‌ها فقط آن‌ها را از اهداف و خود واقعیشان دور می‌کند.

۶- هیچ وقت از کارهایی که انجام می‌دهند، رضایت ندارند و بیش از حد به خود سخت می‌گیرند. البته این مسئله کمال‌گرایی تلقی می‌شود و این کمال‌گرایی به شدت عزت نفس را کاهش می‌دهد.

بعد از خواندن درس های عزت نفس باید به این باور برسم که من:

آدم ارزشمند و با قدرتی هستم و مانند بقیه حقی در زندگی دارم.

باید به خودم احترام بگذارم و خودم را دوست داشته باشم.
تا به خود احترام نگذارم، کسی مرا لایق احترام نخواهد دید.

خودم را همین‌طور که هستم، بپذیرم ولی برای بهتر شدن تلاش کنم.

فقط و فقط خودم باید برای خودم قدمی بردارم و کاری انجام دهم.

و این که خودم را زندگی کنم و از آن‌چه هستم واهمه‌ای نداشته باشم.

و خیلی باور های دیگر……..

در ادامه ترانه در مسیر تغییر را مطالعه بفرمایید.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

  1. سلام مریم جان. ممنونم بخاطر محبتت به من.اطمینان دارم که جدیت و توانایی شما در کار و نوشتن بتدریج به جاهای خوبی میرسه. پشتکار شما قابل تحسین است. موضوع عزت نفس، موضوع بسیار گسترده و جالبی هست ،منم راجع بهش زیاد نوشتم .امیدوارم در مسیرت روز به روز به دستاوردهای درخشانی برسی.

    1. ممنونم بیتا جان. آشنایی با شما برای من باعث افتخاره. انگیزه و شوق نوشتن رو در من بیش از پیش بیدار کردید فکر نمی‌کردم نوشتن هر روز در سایت رو بتونم انجام بدم ولی با شما امکان پذیر شد. دوستتون دارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن