دفتر زندگی را از نو خواهم نوشت.
دفتر زندگی را از نو خواهم نوشت.
سال ۱۴۰۰ را در حالی آغاز میکنم که میخواهم دفتر زندگیام را از نو بنویسم.
نمیدانم این تغییر بزرگ از خواندن کتابها و نوشتن مداوم و عمیق شدن در مطالب بوده یا به قولی هنوز به حلقومم نرسیده بود که رسید.
ولی آنچه را که یقین میدانم این است که نوشتن، مرا در مسیر خودشناسی قرار داد و موجب شد که به ضعفهایم واقف شوم.
نوشتن، مرا بدون هیچ واسطهای با خودم روبهرو کرد.
نوشتن، آینهای را مقابلم قرار داد تا ببینم در سالهایی که گذشت، چه کردهام و آنچه را که دیدم به شدت حالم را دگرگون کرد.
در این سالها با محبت و مهربانی، ایثار و از خودگذشتگی و سکوت بیجا، به خودم و اطرافیانم خیانت کردم.
نوشتن همه چیز را به من نشان داد؛ عزتنفس پایین، ترس بیش از حد و زیر بار ظلم و زور رفتن.
نوشتن، آدمها را هوشیار میکند و آنها را از منفعل بودن خارج میسازد، دقیقا کاری که با من کرد.
باید کلام امام حسین(ع) را آویزهی گوشم سازم و به معنای واقعی به آن عمل کنم: هیهات من الذله.
۴۷ بهار را پشت سر گذاشتهام، نمیدانم تا چه زمانی فرصت حضور در این دنیا را دارم ولی اکنون زندهام و میخواهم آنگونه که دوست دارم زندگی کنم و با قدرت به سمت اهداف و آرزوهایم پیش بروم.
همواره خواندن و نوشتن را در کنار خود خواهم داشت زیرا هر دو چراغی هستند که مسیرم را روشن کردند تا بهتر ببینم، بهتر بشنوم و بهتر عمل کنم.
خواندن این قدرت را دارد که زندگی ما را دگرگون کند بنابراین همیشه این موهبت را گرامی میدارم زیرا میدانم کتابها آرامآرام به زندگی ما راه پیدا میکنند و تاثیر میگذارند.
خواندن به ما بصیرت میبخشد و نداشتن بصیرت یعنی از دست دادن کنترل زندگی و افتادن در ورطهی نابودی.
چندی پیش دوست عزیزی، کلیپی از سخنان بانو لیلی گلستان( نویسنده و مترجم) برایم فرستاد که جرقهای را در ذهنم روشن کرد و من روزها و هفتهها به جسارت و شجاعتی که در این بانو نهفته بود فکر میکردم زیرا از آن بیبهره بودم.
گاهی باید به زندگی استراحت داد، کمی فاصله گرفت و عقبتر نشست. وقتی زیاد در بطن زندگی باشی، از خودت و مسائلی که در اطرافت میگذرد دور خواهی ماند. با فاصله گرفتن بهتر میبینی، فکر میکنی و تصمیم میگیری.
بزرگترین موفقیتی که در سال ۹۹ کسب کردم، قدم گذاشتن در مسیر خودشناسی بود. دیگر حرف ناحق را نمیپذیرم و گوش به فرمان نخواهم بود. مسائلی را که در گذشته به راحتی از کنارشان عبور میکردم، برایم قابل تحمل و پذیرفتنی نیست.
سال ۹۹ کلمهی نوشتن را انتخاب کرده بودم که به زیبایی محقق شد و امسال بر کلمهی (رشد) تمرکز خواهم کرد.
میدانم رشد و پیشرفت در یک محیط امن و بیدردسر اتفاق نمیافتد، رشد در همهمه و گرفتاریهاست. زیرا همیشه رویدادهایی خارج از کنترل ما هستند که بسیار آزاردهندهاند ولی زمینهی رشد را فراهم میسازند.
در این روزهای سخت و دشوار هر زمان که عرصه برایم تنگ میشود این جملات را با خودم تکرار میکنم.
آرام باش، تحمل کن، تامل کن، دستهایت را بالا بزن و بدان که خداوند قبل از تو آستینهایش را بالا زده است.
خواهرم به شما تبریک میگم با پشتکاری که در تو میبینم حتما به مراتب بالای رشد خواهی رسید و موانع را پشت سر خواهی گذاشت برات ارزوی موفقیت میکنم
وبه امید روزی که تورا در اوج ببینم ❤️❤️❤️😘😘😘
ممنونم خواهر عزیزم❤❤
مریم جان در چند ماه گذشته شاهد پیشرفت و توسعهی قلمت و روحیاتت بوده و هستم. امیدوارم در مسیری که پیش رو داری مصمم و با پشتکار پیش بروی.
ممنونم بیتا جان که همیشه همراه و مشوق من بودی