یادداشت نویسی روزانه

ادبیات جزئی لاینفک از زندگی انسان

چرا به ادبیات نیاز داریم،؟

بعد از انجام کارهای معمول روزانه، تصمیم گرفتم به مطالب قبلی سایت رجوع کنم و دستی به سر و رویشان بکشم.

یازده مطلب اولیه‌ی سایت را بازنگری کردم. البته نوشته‌هایم را دستکاری نکردم تا در سالهای آینده گویای رشد و پیشرفتم باشند فقط در حد خواندن مطالب، بازنویسی تیتر‌ها، تنظیم کلمات کلیدی( سئو)، قرار دادن بعضی علائم نگارشی، نیم فاصله‌ها و در حد امکان ایجاد لینک‌های داخلی و خارجی.

✓ بعد از ظهر کتاب« نون نوشتن» را برای بار دوم خواندم و تمام کردم. این کتاب در لیست کتاب‌های مورد علاقه‌ام قرار دارد. در روزهای اتی حتما برای آن، مروری خواهم نوشت.

خواندن این کتاب بار دیگر به من یادآوری کرد اگر فقط کتاب‌های خودیاری بخوانم و از حوزه‌ی ادبیات دور شوم، دچار غبن و خسران خواهم شد.

زیرا خواندن ادبیات،

✓موجب گستردگی دایره‌ی واژگان می‌شود.

✓احساسات و عواطف ما را تحریک کرده و با شخصیت‌های داستان همراه و هم سو می‌کند و می‌اموزد که در زندگی واقعی و در موقعیت‌های مشابه، چگونه عمل کنیم.

✓ ما را به تفکر وا می‌دارد و قوه‌ی تخیل را تقویت می‌کند.

✓فرهنگمان را غنی‌تر می‌کند.

✓نشان می‌دهد که دیگران هم تجربیاتی به مثابه‌ی ما دارند بنابراین تنها نیستیم.

✓ما را به تاریخ نیاکان و گذشتگان پیوند می‌دهد.

✓حس همدلی را تقویت می‌کند.

و بی‌شمار مزیت دیگر.

این اثر مملو از واژگان فارسی و عربی است. هر چند که باید زبان فارسی را پاس بداریم ولی به قدری واژگان عربی و اروپایی با زبان فارسی عجین شده که گریزی از آن‌ها نیست.

قبل از نوشتن مرور کتاب، می‌خواهم کلمه برداری کنم مگر نه این است که کلمات، ابزار اصلی نویسنده هستند و گستردگی کلمات موجب غنی‌تر شدن متن ما می‌شود؟

پس این کار مهم را هنگام خواندن یا بعد از خواندن کتاب‌های ادبی که از واژگان فراوانی برخوردارند، انجام دهیم.

بعضی از کلماتی که می‌نویسم شاید جدید نباشند و بارها شنیده باشیم ولی چون در کلمات فعال من قرار ندارند می‌نویسم تا ملکه‌ی ذهنم شوند و در متن‌‌هایم از آن‌ها بهره بگیرم.

تحریف، به مثابه‌ی، تلقی، وهله، کشمکش درونی، غرض‌ورزی، شوخ چشمی( گستاخی)، پشیزی، ازرده‌خاطر، سهمگین، ضوابط، تراژدی،تعارض، مضامین، اعتلا، استنباط، قبراق، احساس خردینگی، عارضه، گسیخته، ریاضت کشی، لاابالی‌گری، صراحت، محمل، ثقیل، معارض، معذب، باور محض، کرخت، دهشت کشنده‌ی ناباوری، بورژوازی، فرصت طلب، سبک و سیاق، بی‌رغبت، حدت( تندی و تیزی کردن)، خرسندی، تتمه، انزجار، عزیمت، گرداب مسائل، جانکاه، پالایش، پالودن، تنگ نظری، غبن، مضحک، ظرافت طبع، رعب، دروغ ورزانه، وقیح، اندیشه ورزی، سنگلاخ، بضاعت، ناگسسته، تفاهم، بدیع و بکر، نخوت، غلوآمیز، تعظیم غرایی، تعظیم شداد و غلاظ، مستمسک، رعشه، محرز، نابهنجاری، کابوس‌های دهشت بار، غامض، دهلیزهای هزارتوی ذهن خلاق، جریان سیالیت بی‌درنگ وجود، مغاک، گسیختگی، تنگ حوصلگی، غبطه، ورطه، هول‌انگیز، خصیصه، تلفیق، مشقات، سنجیده و گران بار، فترت، معضل، حسی بغرنج، تلویح، نکوهش، شرحه شرحه، دریغ مند، تفاخر، ادغام، مفاخره، تطاول، غور، تفحص،انقیاد( مطیع بودن)، شاقه، اختناق، مسخ شده، هتاکی، خود مداری، حیطه، تقاص، سیور و سات، مردمی خوش‌بال و بد ساق، حیص و بیص، خفقان، مکدر، معزول، ساده اندیش، اذعان، جزمیتی، نضج گرفته، حتمیت، کبره‌های یک زخم قدیمی، بیهودگی محض، سیطره‌ی اندیشه‌ی ملال، سکان اندیشیدن، معضل، ارجح، هولناک، دمدمی مزاج، ارتشا(رشوه گرفتن)، پیرایه‌های پندارزده، شعف، زوال، بودگاری، واتکانیدن خود، بخل، بغض و دنائت رنجوری،سعایت، مقهور، قلع و قمع، خلجان( لرزیدن)، داعیه، خلع عضویت، صرافت، رهیدن، بیرق، مغایر و زعامت( ریاست).

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن