معرفی کتاب

انسان در جستجوی معنا اثری از ویکتور فرانکل

آیا شما می‌دانید معنا‌درمانی چیست و تا به حال، به معنای زندگی خود فکر کرده‌اید؟

دکتر ویکتور فرانکل؛ روانپزشک، نویسنده  و صاحب اثر” انسان در جستجوی معنا” به این سوال مهم پاسخ می‌دهد.

ویکتور فرانکل به مدت سه سال در اردوگاههای اجباری نازی‌ها  اسیر بود و در آن اردوگاه؛ پدر، مادر، برادر و همسرش را از دست داد و خودش ماند و لباسهای تنش.

او در این کتاب از تجربیاتش می‌گوید.

 از درد و رنج‌هایی که با تمام وجودش لمس کرده، حوادث وحشتناکی که با چشمان خودش دیده، گرسنگی‌هایی که تحمل کرده و……………

فرانکل علاوه بر تحمل این مصائب و مشکلات، قوت قلبی هم برای اسیران بود‌.

او در اردوگاه، راهکارهایی را برای چگونه زیستن، همراه با درد و رنج می‌یابد که بعد از آزاد شدن از زندان، به عنوان مکتب لوگوتراپی پایه‌گذاری می‌کند.

او در این مکتب به ما می‌آموزد که هر

 کسی باید برای زندگی خود معنایی داشته باشد.

معنایی، که برای هر فردی متفاوت است، باید آن را بیابد و مسئولیتش را تمام و کمال بپذیرد.

شاید معنای زندگی شخصی، عشق به فرزندانش باشد و معنی زندگی دیگری استفاده از استعدادها و توانایی‌هایش.

بعضی از راهکارهایی که می‌توانیم از این کتاب یاد بگیریم و به زندگی خود معنا ببخشیم، از این قرار است:

۱- گاهی رویدادهایی باعث می‌شود که ما منطق خود را از دست بدهیم.

 این رویدادها می‌تواند هر چیزی باشد.

تنه‌زدن یک نفر در خیابان، توهین کردن و……

در لحظه‌ی اول به شدت خشمگین می‌شویم و می‌خواهیم خیلی سریع مقابله‌ به مثل کنیم؛

ولی اگر چند ثانیه مکث کنیم، کمی از ناراحتیمان فروکش می‌کند و واکنش بهتری نشان می‌دهیم.

اگر به گذشته‌ی خود نگاهی بیندازیم، مواردی را به یاد می‌آوریم که اگر کمی مکث می‌کردیم و بلافاصله خشم خود را بروز نمی‌دادیم، اتفاقات بهتری رخ می‌داد.

فرانکل هم در چند جای کتاب با وجود عصبانیت زیاد، مکث کرده و احساسات خود را کنترل کرده است.

۲- به دیگران خدمت کنیم و عشق بورزیم؛ تا تبدیل به انسان بهتری شویم.

متاسفانه در دنیای امروز، هر کسی فکر می‌کند، اگر فقط به فکر دغدغه‌های خویش باشد، انسان متمدن‌تری است.

ولی بهتر است به اطرافمان نگاهی بیندازیم و اگر کسی نیاز به کمک داشت، او را یاری دهیم.

این کمک نباید حتما مادی باشد.

مثل: گذراندن یک پیرمرد یا پیرزن از عرض خیابان.

خریدن یک کیک کوچک برای کودکان کار.

سر زدن به خانه‌ی سالمندان

و تمام این‌ها باعث می‌شود که نگرش ما به زندگی تغییر کند و به خود واقعیمان نزدیکتر شویم و آرامش پیدا کنیم.

۳-درد و رنج زمانی برایمان قابل تحمل می‌شود که به معنایی در زندگی برسیم.

ما فکر می‌کنیم که زندگی یعنی فقط لذت بردن و شاد بودن.

وقتی درد و مشکلات به سراغ ما می‌آید، قصد دارد ما را به سمت معنای زندگیمان هدایت کند.

گاهی اوقات در مشکلاتی قرار می‌گیریم که قادر به تغییر دادن آن نیستیم، باید نگرشمان را تغییر دهیم و این تغییر به معنای تسلیم شدن نیست؛ بلکه با خودمان بگوییم که مشکل را می‌پذیرم، تا پخته‌تر شوم و بفهمم که چرا این مشکل برایم پیش آمده و من به چه چیزی باید دست پیدا کنم.

۴- سیر کردن در خاطرات خوش گذشته، فرو رفتن در رویا، استفاده از نیروی تخیل و محصور شدن در زیبایی طبیعت، یاری دهنده‌ی خوبی برای معنا‌دار شدن زندگی است.

۵-برای این که دنیا جای بهتری برای زندگی کردن باشد، نیازی نیست که آدم‌های خیلی خاصی باشیم. جهان می‌تواند با انسان‌های عادی هم، روز به روز بهتر شود‌.

باید هر کاری را به بهترین شکل ممکن و همانطور که خودمان از دیگران انتظار داریم، انجام دهیم.

شاید کارِ ما، جهان را تکان ندهد ولی آن را به سوی بهتر شدن پیش می‌برد.   

و………………‌‌‌‌‌ 

این کتاب از دوبخش تشکیل شده است.

بخش اول شامل تجربیات نویسنده می‌باشد و بخش دوم شامل توضیحاتی در مورد مکتب لوگوتراپی و گزارشاتی از درمان بیماران.

این تجربیات واقعی،  شاید تلخ و ناگوار باشد و حتی گاهی خسته کننده، اما شما را به تفکر وا‌می‌دارد.

اگر کسل و افسرده هستید.

اگر در زندگی هدفی ندارید.

اگر حتی بارها به فکر خودکشی افتاده‌اید.

به شما پیشنهاد می‌دهم که این کتاب را بخوانید تا معنایی برای زندگی خود بیابید.

برخی از جملات زیبای کتاب:

۱- انسان موجودی است که می‌تواند به همه چیز عادت کند.

۲-آن‌چه موجب مرگ من نشود، مرا نیرومند‌تر می‌سازد.(نیچه)

۳- معنی جویی در اغلب انسان‌ها یک حقیقت است نه یک ایمان و عقیده.

۴-همه چیز را می‌شود از انسان گرفت، مگر یک چیز:

آخرین آزادی بشر را در گزینش رفتار و راه خود در هر شرایط موجود.

۵-کسی که چرایی زندگی خود را یافته است، با هر چگونه‌ای خواهد ساخت.(نیچه)

۶-رهایی بشر از راه عشق و در عشق است.

۷-هیچ‌کسی حق ندارد خطا کند، حتی اگر به او ستم رفته باشد.

۸-آن‌چه انسان را از پای در می‌آورد، بی معنا شدن زندگیست.

۹-انسان موجودیست که در نهایت خود، سرنوشت خویش را به عهده می‌گیرد.

۱۰- عشق تنها شیوه‌ایست که با آن می‌توان به اعماق وجود انسان دیگر دست یافت.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

  1. خیلی مقاله خوبیه کاش طولانی تر بود.
    جملات انتخابی کتاب هم جالب بود
    فقط اونجاش که گفتین فرانکل در چند جای کتاب عصبانی شده ینی چی؟

    1. سلام ممنونم که مطالعه کردید. خب در اردوگاه اتفاقات زیادی می‌افتاد؛ کتک می‌زدند، توهین می‌کردند و حتی مدفوع بر سر زندانیان می‌ریختند و خیلی موارد دیگه. در این مواقع اسرا باید خودشون رو کنترل می‌کردند تا از صدمات بعدی در امان باشند. یا یه قسمتی ، فرانکل برای این که به یکی از کاپوها نخنده، انقدر لبش رو گاز می‌گیره تا آسیب می‌بینه و همین خود کنترلی نجاتش میده.
      برای طولانی بودنش خدمتتون عرض کنم. این مرور کتاب هست. مرور با خلاصه نویسی فرق می‌کنه. باید یک نمای کلی از کتاب رو نشون داد. باید بین ۱۵۰ تا ۳۰۰ کلمه باشه و کتاب نباید لو بره. بستگی به فضا می تونه تا ۵۰۰ کلمه هم باشه، کوتاهیش به خاطر همین مسئله‌ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن