مقالات
چگونه با تسلط بر کلمات، قدرت نوشتار و گفتار خود را افزایش دهیم؟
چگونه با تسلط بر کلمات، قدرت نوشتار و گفتار خود را افزایش دهیم؟
در چرایی مقاله، کاملا توضیح دادهام که علت انتخاب این موضوع چیست.
احساس خوبی به نوشتههایم نداشتم.
نمیدانستم مشکل چیست.
تا این که به کمبود واژه رسیدم.
آقای شاهین کلانتری در مورد کلمهبرداری بسیار تاکید دارند، ولی خیلی جدی نگرفته بودم. بعد از درک این مسئله، تصور میکردم که با یادگیری کلمات بیشتر، مشکلم حل خواهد شد.
ولی بعد از تحقیقاتی که در گوگل انجام دادم، به این جا رسیدم که زیبایی یک نوشته فقط به غنای کلمات آن نیست، بلکه نیاز به مهارتهای دیگریست، که به آن تسلط کلامی میگویند.
در مورد این مبحث، در سایت متمم مطالعه کردم و مطالب خوبی را آموختم.
هر حرفهای نیاز به ابزار خاصی دارد که اگر فراهم باشد، نتیجه بینقص و کامل خواهد بود.
ابزار یک خیاط؛ نخ، سوزن، قیچی، کاغذ برش و…… میباشد.
ولی مهمترین چیزی که لازم است، مهارت در کشیدن الگو و اندازه گیری دقیق است.
یک نویسنده هم علاوه بر دفتر و قلم و …..
باید دارای دایرهی کلامی گستردهای باشد، تا متنی که مینویسد، مخاطب را جذب کند.
نویسنده باید معنی کلمات را بداند تا در جای درست از آن استفاده کند.
برخی اختلافات و تنشهایی که در خانواده، فضای مجازی و جامعه ایجاد میشود به خاطر استفادهی نابجا از کلمات است؛ چون توانایی بیان صحیح موضوع مورد نظر را نداشتهایم.
برای تسلط کلامی، باید مهارتهایی را کسب کرد:
۱-تسلط بر کلمات
-آشنایی با مترادف و متضاد.
۲-کلمات انتخابی باید با فضای به کارگیریشان متناسب باشد.
چون گاهی اوقات متن ما ادبی است و گاهی آموزشی.
۳- یادگیری صنایع ادبی و پرورش آن.
تشبیه، تلمیح، استعاره، مراعات نظیر و….
۴-یادگیری دیکتهی صحیح کلمات.
زیرا تسلط کلامی باید به طور همزمان در حوزهی نوشتار و گفتار حرکت کند تا باعث رشد شود.
۵-جملهسازی.
یکی از تکالیفی که در مدرسه انجام میدادیم، نوشتن انشاء و جملهسازی بود؛ و دانشآموزان معمولا از آسانترین کلمات استفاده میکردند. به همین دلیل کمتر جملهی زیبایی مشاهده میشد.
۶-امروزه مهارت تندخوانی بسیار باب شده است.
ولی برای تسلط بر کلام، باید به معانی کلمات، شیوهی بیان آنها، صنایع ادبی و موارد دیگر دقت بیشتری مبذول داشت. معمولا دقت فدای سرعت میشود.
۷- با نوشتن، قدرت سلطه بر کلام بهبود مییابد.
صفحات صبحگاهی، هزار کلمهها، یادداشت نویسی روزانه باعث تقویت ما در این زمینه میشود.
۸-یادگیری کلمات جدید و استفادهی مکرر از آن.
۹- افزایش عمق یادگیری .
به جای حفظ ۵۰ بیت، ۵ بیت حفظ کنیم ولی کاملا ابیات را بررسی کرده و با درک معانی، در جای درست از آنها استفاده کنیم.
۱۰- درست و کامل نوشتن کلمات.
متاسفانه در فضای مجازی و چت ها زیاد به چشم میخورد که کلمات نصفه نیمه نوشته می شوند. البته قرار نیست که چت ها و کامنتها خیلی هم رسمی باشند.
۱۱- توجه به ریشهی هر واژه و ساختار کلمات.
سایت واژهیاب کمک بسیاری در این زمینه به ما میکند.
۱۲-استفاده از جملاتِ کوتاه.
۱۳-پیدا کردن واژههای مناسب برای کلماتی مثل؛ چیز، اوکی، یارو …
تسلط کلامی نقش بسیار مهمی در رشد و پیشرفت دارد.
قدرت نوشتن را افزایش میدهد.
در گفتگوها، قویتر ظاهر میشویم.
هر چه تسلط بیشتری در این زمینه بیابیم، دایره المعارف نیز گسترش یافته و عمق جهان اطرافمان وسیعتر میشود.
با پیشرفت در این زمینه، علاوه بر خوب نوشتن، به راحتی تبدیل به یک سخنران قدرتمند میشویم.
دیل کارنگی در کتاب آیین سخنرانی میگوید: ما با چهار ویژگی مورد ارزیابی قرار میگیریم. اعمال، گفتار، طرز گفتار و وضع ظاهری.
با این حال افراد زیادی بعد از پایان دوران تحصیل، هیچ تلاشی برای بهبود کلام خود نمیکنند.
آنها بر اساس عادت از کلمات تکراری و خستهکنندهای که در کوچه و بازار رواج دارد، استفاده میکنند.
بنابراین کاملا مشخص است که این نوع گفتار، نمیتواند کسی را جذب کند.
در جایی که افراد تحصیلکرده، بسیاری از کلمات را درست ادا نمیکنند و یا دستور زبان فارسی را رعایت نمیکنند، از آدمهای کمسواد چه انتظاری میرود؟
با پیدا کردن تسلط بر کلام، حرفهایمان دلنشینتر شده و با استفاده از کلمات بجا، به نفوذ کلام دست مییابیم.
حکایتی از گلستان سعدی را در این مورد برایتان نقل میکنم.
سَحبان وائل، خطیب نامی عرب بود که در سال ۵۴ هجری در گذشته است.
او را در شیواسخنی، یگانه و یکتا شمردهاند. چه اگر یکسال در انجمن سخن میراند، یک کلمه را دو بار بر زبان نمیآورد و اگر گفتن همان واژه دوباره پیش میآمد، از کلمات هممعنی و مترادف آن استفاده میکرد.
سخن گرچه شیرین و دلبند بود, سزاوارِ تصدیق و تحسین بود
چو یکبار گفتی، مگو باز پس، که حلوا چو یکبار خوردند، بس
در کنار تسلط کلامی، واژه های دیگری همچون هوش کلامی و فن بیان را نیز میشنویم.
آیا این عبارات یکی هستند یا معانی متفاوتی دارند؟
عده ای فن بیان را با تسلط بر کلام یکی میدانند در صورتی که این طور نیست.
کلام و بیان دو حوزهی متفاوت هستند؛ ولی هر دو در یک راستا قرار دارند.
فن بیان، اشاره به صحبت کردن و ارائه کردن شفاهی دارد و همینطور ارتباط بسیاری با لحن گوینده.
ولی کسی که خوب مینویسد و از مهارتهای نامبرده، درست و بهجا استفاده کند، دارای تسلط کلامی است.
فردی که بر سخن و سخنوری کاملا احاطه دارد، دارای هوش کلامی است.
اجازه بدهید تا با یک مثال موضوع را شفاف کنیم.
تا حرف زدن کسی را ندیده باشیم، نمیتوان گفت، که فن بیان او چگونه است.
اما از روی نوشتههایِ فردی که حتی یک بار حرف زدنش را ندیده و نشنیدهایم می توان فهمید، او هوش کلامی دارد یا نه.
نمونهی بارز هوش کلامی و تسلط بر کلام، استادِ سخن جناب سعدی است.
ما نمیدانیم که جناب سعدی جذاب و گیرا صحبت میکرده یا نچسب و خسته کننده. ولی آثار گرانقدرش به ما نشان میدهد که او استادِ سخن بوده است.
یکی از مصداقهای هوش کلامی، شاعران هستند.
برای شعر گقتن، فقط داشتن حس شاعرانه کافی نیست باید کلمات را به تسخیر خود در اورده باشد تا بتواند احساساتش را بیان کند.
از شاعران تازهکار زیاد میشنویم که واژههایم در حال فوران هستند و اگر نگویم و ننویسم، سر ریز میشوند.
به قول شاملو: کلمه، خون شاعر است که از نژاد او سخن میگوید و راز تبار او را آشکار میکند. اگر فریبکار دروغزن است یا صمیمی و صادق، این همه از کلامِ او، از یکایک کلماتش آشکار است. با کلمات چنین معجزهایست.
همیشه از صحبتهای پدرم یا افرادی که در کلامشان از شعر استفاده میکنند، لذت میبرم .
کسی که هوش کلامی دارد، معنای کلمات را به خوبی میداند.
او میتواند پیام کلمات را در هر موقعیتی، به ما برساند چه در متن ادبی چه در متن روانشناسی.
خیلی خوب کلمات را ترکیب و جملات زیبایی می سازد.
یک سوال: آیا میتوانیم هوش کلامی خود را تقویت کنیم؟
جواب: اینست که همه میتوانند به شرط تلاش و پشتکار. نباید به بهانهی همیشگی که این امری ذاتی است، به حال خود رهایش کرد.
یکی از کارهای مهم برای تقویت هوش کلامی خواندن هر روزهی شعر است.
در نهایت اینکه:
تمرین و تکرار کلید موفقیت در هر کاریست.
1 دیدگاه