تجربه‌نگاری

عملکرد من در سال ۱۴۰۰

بخشی از کارهای انجام شده در سال گذشته

سال 1400را با تلخی آغاز کردم و روزهای دشواری را گذراندم. البته همیشه شادی و تلخی همنشین یکدیگرند و این حقیقتی انکارناپذیر است ولی تلخی‌هایم به شادی‌ها می‌چربید.

در سالی که گذشت تصمیماتی گرفتم که در لحظه به نظرم درست می‌آمد چون انتخاب دیگری نداشتم ولی وقتی که مدت زمانی از آن می‌گذشت و از دور نگاه می‌کردم حسم این بود که می‌توانستم راه بهتری برگزینم و بهتر عمل کنم.

در آن روزها حقایقی برایم روشن شد که هر چند پذیرش آن سخت و غم‌افزا بود اما مرا چندین گام به جلو برد.

  در سال گذشته، خواندن و نوشتن، همچون دو دوست مهربان، همراه و پناهم بودند.

در سالی که گذشت، بسیار نوشتم که البته فقط ۸۸ نوشته را در سایت  قرار دادم و باقی را برای خودم نگه داشتم و منتشر نکردم.

‌۲۰  کتاب خوانده‌ام و در کنار آن‌ها مقالات متعدد کوتاه و بلندی را مطالعه کرده‌ام.

هر کتابی که خواندم، یادداشت‌برداری و کلمه برداری کردم، در حاشیه‌ی کتاب احساساتم را در لحظه ثبت کردم و در آخر دوباره بازگشتم و مروری برای هر کتاب نوشتم تا دیگران بخوانند و به مطالعه‌ی آن ترغیب شوند.

با بعضی از کتاب‌ها روزها زندگی کردم، کتاب‌هایی که به من سیلی محکمی زدند و باعث شدند که از جا بلند شوم و کمی قویتر ظاهر شوم، کتابی ناب به نام پیرمرد و دریا.

بعضی از کتاب‌ها آیینه‌ای شدند تا خودم را و جهان خودم را بهتر بشناسم، کتابهایی ارزشمند همچون؛ «انسان و انتخاب دشوار» و روانشناسی عزت نفس.

گاهی نیاز داشتم که فقط بخوانم بدون این که فکرم درگیر شود، بدون آن که به دنبال آموختن و یادداشت‌برداری باشم که در آن زمان مرغان شاخسار طرب را به پیشنهاد دوستان از کتابخانه گرفتم.

کتاب‌هایی که به قدری دندان‌گیر بود که مزه‌مزه کردم و چشیدم تا تمام نشود، روزها در راه از این دسته بود.

و کتاب‌هایی که به شدت در من اثر کردند و تاثیر آنها به قدری عمیق بود که تا مدتها افکارم در آن حوالی پرسه می‌زد و میل نداشتم کتاب دیگری بخوانم، کتاب تنهایی پر هیاهو جز این گروه بود.

  با کتاب‌هایم زندگی کردم، خندیدم، اشک ریختم، تامل کردم، هیجان‌زده شدم و…….در نهایت زمانم را پر معنا و غنی کردم‌. 

 پادکست‌های فراوانی در پیرامون نویسندگی و رشد فردی با جان و دل شنیدم، وبینار و دوره‌های اموزشی شرکت کردم و تا توانستم آموختم و آموختم و……..

کم و بیش در اینستاگرام فعالیت داشتم و به ترویج کتابخوانی ادامه دادم.

در کنار تمام این‌ها و کارهای پخت و پز، رفت و روب، رسیدگی به امور فرزندان و همسر و………  درآمدزایی هم کردم.

زمانی که به دلائلی در کار خیاطی‌ام اختلال ایجاد شد به ناچار آن را کنار گذاشتم و به کار دیگری روی آوردم.

شعار من در زندگی اینست: یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت.

کار جعبه سازی سنتی را که از سال‌ها پیش آموخته بودم از سر گرفتم و باز هم در کنار آن کار دیگری را شروع کردم تا استقلال مالی‌ام را حفظ کنم؛

زیرا کار به زندگی انسان، معنا و جهت می‌بخشد.کار و تلاش روح انسان را زنده نگه می‌دارد. کار؛اعتماد به نفس، عزت نفس و خودباوری را افزایش می‌دهد.

امیدوارم در سال پیش رو بهتر از قبل عمل کنم. بیشتر بخوانم، بیشتر بنویسم، همیشه و در همه حال در حال یادگیری باشم و آن‌چه را می‌آموزم به عمل درآورم و با دیگران نیز سهیم شوم.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

4 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن