تفکر نقاد

آیا تا به حال دیوانه‌وار اندیشیده‌اید؟

راه و چاه موثر اندیشیدن

چرا نمی‌توانیم رویاهای کمی نامعقول و جسورانه داشته باشیم؟

محدودیت‌های دنیای بیرونی و درونی باعث شده است ما حتی جرئت فکر کردن به بعضی از افکارمان را نداشته باشیم. می‌ترسیم رویاهای بلندپروازانه داشته باشیم و آنقدر درباره‌ی رویاهایمان فکر نکردیم که فکر کردن را فراموش کرده‌ایم.

گاهی اوقات چون از لحاظ مالی ضعیف هستیم به خودمان اجازه نمی‌دهیم تا درباره‌ی بعضی از چیزها فکر می‌کنیم.

گاهی اوقات چون بعضی از افکار از لحاظ عقلی و منطقی برایمان قابل هضم نیست، به آن‌ها فکر نمی‌کنیم.

ما به خاطر ترس از مسخره شدن و ناممکن بودن، افکارمان را متوقف می‌کنیم.

گاهی دوست داریم کاری انجام دهیم ولی خودکم‌بینی مانع آن می‌شود مثلاً می‌خواهیم دوره‌ی آموزشی برگزار کنیم ولی با خود می‌گوییم: چطور دوره‌ی آموزشی بگذارم در صورتی که همه به سراغ سرچشمه می‌روند و چه کسی مرا در اولویت قرار می‌دهد؟

اگر از من بپرسند: که چه رویای بلندپروازانه‌ای داری؟ می‌گویم: هیچ. نمی‌دانم. چون همه چیز حتی فکر کردن و رویاپردازی را هم از خودم دریغ کرده‌ام.

البته بعضی افکار واقعا مزخرف هستند و باید رهایشان کرد اما روی بعضی دیگر لااقل می‌شود فکر کرد. جزییاتش را در ذهن مجسم کرد تا بلکه به جریان بیفتد و به واقعیت تبدیل شود.

در کتاب راه و چاه موثر اندیشیدن، ژول ورن‌ را از خلاق‌ترین انسان‌ها در دیوانه‌وار اندیشیدن می‌دانند. او در داستان‌هایش غیرممکن‌ترین چیزها را درباره‌ی آینده‌ی تکنولوژی پیش‌بینی کرده است. او اطلاعاتی در موضوعاتی که نوشته نداشته، فقط به خود جرئت اندیشیدن و عملی کردن آن‌ها را داده است. که سال‌ها بعد، از نوشته‌های او ایده گرفتند و بعد به واقعیت مبدل کردند.

اگر من می‌توانستم دیوانه‌وار بیندیشم؛

به خودم جرئت می‌دادم که فکر کنم بهترین کتاب غیرداستانی سال را خواهم نوشت.

به خودم جرئت می‌دادم که فکر کنم روزی از محتوا درآمد خواهم داشت.

به خودم جرئت می‌دادم که فکر کنم روزی در یک سالن چند هزار نفری صحبت خواهم کرد.

به خودم جرئت می‌دادم که فکر کنم من هم آموزشی مختص خودم را پایه‌گذاری خواهم کرد.

به خودم جرئت می‌دادم که فکر کنم به عنوان مدیر و سرپرست در یک موسسه‌ی فرهنگی با کلی پرسنل کار خواهم کرد.

به خودم جرئت می‌دادم که فکر کنم زنی مستقل و شجاع هستم و می‌توانم کارهای خیلی بزرگی بدون ترس انجام دهم.

به خودم جرئت می‌دادم که فکر کنم……..

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن