آیا زیبایی امری واقعی است یا سلیقهای؟
آیا زیبایی امری واقعی است یا سلیقهای؟
سقراط فیلسوف یونانی میگوید: گزاره های مربوط به زیبایی امری واقعی هستند.(عینیتگرایی)
به عنوان مثال: اگر کسی مجسمهی زیبایی را میبیند باید زیباییش را تایید کند و اگر تایید نکند با وجود تفاوت سلیقهها، بازهم آن فرد در اشتباه است. زیرا به عقیدهی سقراط انسانها با شناخت طبیعی از زیبایی به دنیا میآیند. پس با کمی تعمق و تلاش باید میتوانیم زیباییها را ببینیم.
دیوید هیوم فیلسوف اسکاتلندی با نظر سقراط موافق نیست. او موافق تجربهگرایی است. از نگاه او انسانها بدون هیچ تجربه و شناختی متولد میشوند و بعد از طریق حواس پنجگانهی خود اطلاعات را دریافت میکنند.
او میگوید: گزاره های مربوط به زیبایی به عقیده و واکنش شخصی ما برمیگردد. چون نمیتوان زیبایی را؛ دید، شنید، بویید و چشید پس از راه واقعیت نمیتوانیم زیبایی را ببینیم.
دیدگاه من در این لحظه از زمان:
من زیبایی را سلیقهای میدانم. شاید چیزی برای من زیبا باشد ولی برای دیگری نه. اما باور دارم که ما انسانها بر حسب فطرتمان به سمت زیبایی متمایل هستیم.
شاید افراد زیادی باشند که دیدگاه سقراط را نپذیرند اما جالب اینجاست که در رفتار و گفتارمان، تفکر سقراطی را پیش گرفتهایم. اگر کسی از تابلویی یا لباسی یا یک اثر هنری که ما میپسندیم و آن را زیبا میدانیم خوشش نیاید به او میگوییم: چقدر بیسلیقهای؟ چه طور میتوانی این را دوست نداشته باشی؟
اگر فرد مقابلمان باز هم تایید نکند انوقت ما از حسن و جلوهی آن اثر خواهیم گفت تا او بالاخره خوشش بیاید و راضی شود. اکثر ما نظرات خود را مهم میدانیم و آن را بر دیگران تحمیل میکنیم.
با نظریهی دیوید هیوم تا یک جایی موافقم. زیبایی و خیلی چیزهای دیگر سلیقهای است و هر کسی واکنش متفاوتی دارد.
شاید من یک فایل صوتی یا یک کتابی را بسیار دوست داشته باشم ولی فرد دیگری حتی نیم نگاهی هم به آن کتاب نیندازد و آن فایل را گوش ندهد اما به نظر من در بعضی چیزها نمیشود به واکنش شخصی اکتفا کرد.
آیا وقتی وارد مسائل اخلاقی میشویم درست است بگوییم چون دیده نمیشوند هر کسی میتواند واکنش خاص خود را داشته باشد؟
دروغ دیده نمیشود آیا میشود بگوییم: من دروغ را دوست ندارم و دیگری بگوید: من دروغ را دوست دارم.
قبول دارم که بسیاری از علوم و دانش از طریق تجربه و مشاهده بدست آمده است اما این را هم باور دارم که ما از بدو تولد اگاهیهایی در درون خود داریم که باید آنها را کشف کنیم.
با این نظریهی سقراط موافقم که میگوید: آگاهی از درون میآید. باید بتوانیم پاسخ سوالات خود را در خودمان بیابیم. پس حتما چیزی در درونمان هست که میتوانیم با واکاوی خودمان به آن دست پیدا کنیم. پس به نظر من نمیتوان گفت که همه چیز از طریق تجربه و مشاهده به ما منتقل میشود.