مطالعه و یادگیری

سومین مرحله از سطح خواندن تحلیلی

پیش‌نیاز:

اولین سطح خواندن تحلیلی/ قسمت اول

اولین سطح خواندن تحلیلی/ قسمت دوم

دومین سطح خواندن تحلیلی

سومین مرحله از خواندن تحلیلی، خود شامل چند مرحله است که به مرور به آن‌ها می‌پردازیم.

چگونه کتابی را نقد کنیم؟

کتاب خواندن نوعی گفت‌و‌گوست.

نویسنده مطالب خود را ارائه می‌دهد و بعد نوبت خواننده است.

در حقیقت خواننده کلام پایانی را می‌گوید.

فرض می‌گیریم کتاب خوبی خوانده‌ایم و نویسنده به سهم خویش گفت‌و‌گو را انجام داده است، حال خواننده در پاسخ چه می‌تواند بکند؟

خواننده نه تنها فرصت پاسخ‌گویی دارد، بلکه موظف به انجام آن نیز هست.

کتابِ خوب، سزاوار خواندن پویاست.

عمل خواندن با فهمیدنِ کتاب به پایان نمی‌رسد، این کار با نقد و ارزیابی کامل می‌شود.

عده‌ای بر این باورند که خواننده‌ی متوسط نمی‌تواند کتاب را نقد کند زیرا خواننده و نویسنده هم‌شان نیستند.

بر طبق این بینش، نویسنده فقط باید مطیع قضاوت گروهی از هم‌طرازان خود باشد.

توصیه بیکن به خوانند‌گان این است:

کتاب را بخوانید اما نه به منظور انکار، پذیرش، مسلّم شمردن یا یافتن جای بحث و گفت‌و‌گو در آن، بلکه به نیت تامل و سنجیدن آن بخوانید.

نویسنده تا آن‌جایی که در توانش بوده برای بالا بردن معلومات خوانندگان و رساندن آن‌ها به سطح معلومات خود کوشیده است، بنابراین وی مستحق است که خوانندگانش با او به مذاکره بپردازند و پاسخی درخور بدهند.

تا زمانی که مراحلی که در قسمت‌های قبل گفتیم، طی نکردید نباید به خود حق انتقاد کردن بدهید.

قبل از آن که یکی از سه عبارت؛ موافقم، مخالفم یا “قضاوت مشروط می‌کنم” را اظهار کنید، باید با اطمینان بتوانید بگویید:

آن را فهمیده‌ام.

نکته‌ای که بسیار مهم است و اکثرا برداشت اشتباهی دارند این است که؛

انتقاد کردن همیشه به معنای مخالفت کردن نیست.

موافقت نیز مانند مخالفت یک قضاوت انتقادی محسوب می‌شود.

موافقت بدون فهمیدن بی‌خردی است و مخالفت بدون فهمیدن نیز علامت پررویی است.

قضاوت‌مشروط آن حالتی است که چیزی ثابت نشده است یعنی می‌گویید که به این دلیل قانع یا متقاعد نشده‌اید.

اگر فقط یک قسمت کتاب را می‌خوانید، اطمینان پیدا کردن از فهم کتاب کار مشکل‌تری است، بنابراین در انتقاد از آن باید بیشتر تردید کنید.

گاهی اوقات کتاب به کتاب‌های دیگر نویسنده هم مربوط می‌شود و درک معنی آن به آن‌ها بستگی دارد.

در این موارد برای گفتن عبارت (فهمیدم) بیشتر باید احتیاط کرد و زبان تیز انتقاد را نرم‌تر به کار برد.

وقتی انتقاد می‌کنید، این کار را با منطق انجام دهید و از ستیزه‌جویی و جدل بپرهیزید.

پیروز شدن و حرف خود را به کرسی نشاندن در حالی که مطمئن هستید در اشتباهید یا در محق بودن خود شک دارید، در واقع پیروزی به حساب نمی‌آید.

ممکن است این‌ کار مدت کوتاهی باعث پیشرفت شما شود اما در درازمدت صداقت و درستی بهترین روش است.

آن چه که در نقد مهم است؛

فهمیدن حقیقت است نه پیروزی در بحث. 

بیشتر مردم با دیدِ یادگیری به مخالفت نگاه نمی‌کنند.

آن‌ها فکر می‌کنند که هر چیز صرفا مسئله‌ای عقیدتی است.

در نقد کردن باید از عقاید شخصی صرف‌نظر کرد تا بتوانیم به دانش واقعی برسیم.

 خواننده وظیفه‌ای بالاتر از عمل موافقت یا مخالفت کردن دارد، وی باید برای آن‌ها دلیل بیاورد. البته زمانی که موافق است، مشکل حل است ولی زمانی که مخالف است باید دلیل بیاورد وگرنه برخورد او با مطالب علمی مانند برخورد با عقاید شخصی است.

با ارائه‌ی دلیل برای قضاوت‌های انتقادی خود، به تفاوت میان دانش حقیقی و عقاید صرف شخصی احترام بگذارید.

مخالفت کردن در بحث آدابی دارد که خواننده باید رعایت کند.

۱- خواننده باید سعی کند احساسات بر او چیره نشود و به دلایل تکیه کند.

۲-در یک بحث خوب نباید مشاجره بر سر فرضیات باقی بماند.

۳-موضع بی‌طرفانه را انتخاب کند.

البته بحث بدون هواداری غیرممکن است اما تلاش کند این هواداری بیشتر جنبه‌ی روشنگری داشته باشد و کمتر گرفتار تعصب و هیجان شود.

 معیارهایی ویژه برای نقد کردن 

۱- نشان دهید نویسنده در چه مواردی آگاهی ندارد.

۲- نشان دهید نویسنده در چه مواردی دارای شناخت نادرستی می‌‌باشد.

۳- نشان دهید نویسنده در چه مواردی منطق ندارد.

۴- نشان دهید تحلیل یا بحث نویسنده در چه مواردی ناقص است.

خلاصه‌ای از قواعد خواندن تحلیلی را که در چند پست منتشر کردم، این‌جا بخوانید.👇 

اولین مرحله‌ی خواندن تحلیلی

۱- کتاب را بر اساس نوع و موضوع آن طبقه‌بندی کنید.

۲- با حداقل عبارات بیان کنید که کل کتاب در مورد چیست؟

۳- قسمت‌های اصلی کتاب را با در نظر گرفتن ترتیب و ارتباطشان یک به یک نام ببرید و آن‌ها را نیز مانند کل کتاب خلاصه کنید.

۴- مسئله یا مسائلی که نویسنده کوشش کرده است حل کند، مشخص کنید.

دومین مرحله‌ی خواندن تحلیلی

۵- با شرح و تفسیر واژه‌های مهم با نویسنده به توافق برسید.

۶- مقاصد اصلی نویسنده را با توجه به مهم‌ترین جملات وی دریابید.

۷- استدلال‌های نویسنده را یا از روی نظم منطقی جملات مستقیما پیدا کنید و بشناسید یا خود از درون جملات استخراج کنید.

۸- تعیین کنید کدام یک از مسائل را نویسنده حل و کدام یک را حل نکرده است و ببینید که ناتوانی نویسنده در حل کدام یک از مسائل بر خود او نیز معلوم بوده است.

سومین مرحله از خواندن تحلیلی

۹- قبل از تکمیل رئوس مطالب  و فهمیدن و تفسیر کتاب به نقد نپردازید.

( موافقت، مخالفت یا قضاوت مشروط نکنید. مگر این که بتوانید بگویید: فهمیدم).

۱۰-مخالفت ستیزه‌جویانه و خصمانه نکنید.

۱۱- با کمک دلایل محکمی که برای هر قضاوت انتقادی می‌آورید ثابت کنید تفاوت میان علم و عقاید صرف شخصی را تشخیص می‌دهید.

قواعد خواندن تحلیلی یک روش مطلوب را توصیف می‌کند.

افراد معدودی کتاب را به این شکل خوانده‌اند و احتمالا کسانی که این کار را کرده‌اند، کتاب‌های اندکی را به این شکل خوانده‌اند.

بزرگترین نویسندگان همیشه بزرگترین خوانندگان بوده‌اند.

اما منظور این نیست که آن‌ها تمام کتابهایی که در زمان حیاتشان لازم شمرده شده خوانده‌اند بلکه آن‌چه را که خوانده‌اند به خوبی خوانده‌اند و چون بر کتاب مسلط بوده‌اند، هم‌ردیف با نویسندگانشان قرار گرفته و استحقاق صاحب‌نظر شدن را پیدا کرده‌اند.

ما با به کار گیری قواعد خواندن می‌توانیم به کمال مطلوب خوب خواندن برسیم نه با آشنا شدن با کتابهای بیشتر آن هم به گونه‌ای سطحی.

کتاب‌های زیادی هستند که ارزش خوب خوانده شدن را دارند و کتابهای خیلی بیشتری هستند که باید به آن‌ها نظری اجمالی انداخت.

در کل روش خواندن هر کتاب بستگی به ارزش آن دارد.

مطالب بیشتر

مقدمه‌ای بر چگونه خواندن کتاب

سطوح خواندن از نگاه مارتیمرجی.آدلر

سطح اجمالی/ دومین سطح خواندن از نگاه مارتیمرجی‌آدلر

چگونه می‌توان خواننده‌ای فعال بود؟

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن