مطالعه و یادگیری

سه دلیل بکار نبستن دانسته‌ها

دانستن و بکار بردن/ اثری از کن بلانچارد

مدتی است که ذهنم درگیر این مطلب است که چرا دانسته‌هایمان را آنطور که شایسته است به کار نمی‌گیریم؟ چرا فقط انباشت اطلاعات داریم؟

چرا مرتب در سمینارها و همایش‌ها شرکت می‌کنیم تا مطلب تازه‌ای بیاموزیم اما به آموخته‌های قبلی بی‌اعتناییم؟

مدام به دنبال کتاب‌های جدید هستیم بی‌آن که به آموخته‌های کتاب قبلی عمل کنیم؟

امروز در وب‌گردی به کتابی با عنوان دانستن و بکار بردن از کن بلانچارد برخوردم.

این کتاب همانطور که از نامش پیداست در باب راهکارهایی برای عمل کردن به دانسته‌هاست.

نویسنده همیشه در سمینارها و همایش‌ها به شرکت‌کننده‌ها توصیه می‌کرد که؛ ✓یادداشت‌برداری کنند. چون از نظر او، ما ۳ساعت بعد از گوش کردن یا خواندن مطالب، ۵۰ درصد آن را به فراموشی می‌سپاریم و در آخر ماه فقط ۵درصد از مطالب در خاطرمان می‌ماند.

✓شرکت‌کنندگان را وادار می‌کرد تا در ۲۴ ساعت آینده یادداشت‌های خود را بازخوانی کنند و آن‌ها را به صورت خوانا و تمیز بازنویسی کنند. زیرا بعضی افراد فقط یادداشت جمع‌آوری می‌کنند اگر بعد از مدتی از آن‌ها بخواهیم یادداشت خود را بخوانند خودشان هم سر در نمی‌آورند.

✓و دیگر این که آن‌ها را ترغیب می‌کرد تا آموخته‌‌های خود را با دیگران سهیم شوند زیرا بهترین راه یادگیری، آموزش دادن به دیگران است.

اما تعداد کمی به این پیشنهادات عمل می‌کردند. او احساس می‌کرد که کتاب‌هایش تاثیری در مخاطبانش نمی‌گذارد زیرا یادگیری اگر درست و اصولی باشد باید موجب تغییر در رفتار شود.

کلا یادگیری سفری است از دانستن به عمل کردن.

نویسنده به دنبال راهکاری بود تا خلأ بین دانسته‌ها و به کارگیری آن‌ها را پر کند.

تا این که با یک تاجر افسانه‌ای به نام فیل موری آشنا می‌شود و او راهکارهایی در اختیارش قرار می‌دهد.

موری می‌گفت: مردم برای این که به دانسته‌هایشان عمل کنند باید تغییر کنند و تغییر به آسانی صورت نمی‌پذیرد.

او ۳ دلیل را برای به کار نگرفتن دانسته‌ها بیان می‌کند.

۱- اضافه بار اطلاعات: ما در روز به اطلاعات زیادی دسترسی داریم که همه مورد نیاز ما نیستند ولی چون گرفتن اطلاعات جدید راحتتر است ما به انباشت آن‌ها در مغز خود روی می‌آوریم و به آموخته‌های قبلی توجه نمی‌کنیم.

۲- فیلتر کردن افکار منفی: ما منفی‌نگر هستیم، توانمندی‌های خود را باور نداریم، خود را لایق نمی‌دانیم و این نگرش منفی همیشه ما را عقب نگه می‌دارد. آموزش‌ها را با تفکر مثبت و بدون تعصب دنبال نمی‌کنیم. البته تغییر نگرش‌ها بسیار دشوار است در نتیجه افزایش معلومات راحت‌تر از تغییر رفتار و به‌کارگیری اموخته‌هاست.

۳-فقدان پیگیری: این مرحله بسیار مهم است. تغییر عادت‌ها نیاز به پیگیری دارد. ما احتیاج داریم تا در ابتدای راه کسی ما را رصد کند تا بعد خودمان بتوانیم این‌کار را انجام دهیم.

زمانی که چالش وبلاگ‌نویسی داشتیم بعد از گذشت یک ماه به مدیریت گروه، بیتا کیهانی گفتم: لطفاً مانند یک ماه گذشته بر ما نظارت داشته باش زیرا ما هنوز نمی‌توانیم خود را مدیریت کنیم و در صورت فقدان پیگیری و نظارت تو به احتمال زیاد وبلاگ‌نویسی را رها خواهیم کرد.. بعد از ۴ ماه پیگیری مداوم بیتای عزیز، من به جایی رسیدم که دیگر به کسی نیاز نداشتم و خودم ناظر کارهای خودم بودم.

اگر این ۳ دلیل را خوب بفهمیم آنگاه از کتاب‌ها و سمینارها بهترین استفاده را می‌کنیم. نویسنده‌ی کتاب کلید چیرگی برای این سه عامل را در سه کلمه می‌بیند. تکرار، تکرار، تکرار. و این یعنی تکرار دوره‌ای.

در پست‌های بعدی اهمیت تکرار را توضیح می‌دهیم و با هم پیش می‌رویم تا بتوانیم با عمل کردن به دانسته‌ها نگرش و رفتارمان را بهبود ببخشیم.

قدرت تکرار

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن