عزت نفس

مسئولیت در قبال خود/ رکن سوم عزت نفس

روانشناسی عزت نفس/ ناتانیل براندن

شش رکن مهم عزت نفس به قرار زیر است:

۱- زندگی آگاهانه

۲- خودپذیری

۳-مسئولیت در قبال خود

۴_ قاطعیت و ابراز وجود

۵- زندگی هدفمند

۶- انسجام و یکپارچگی

مسئولیت در قبال خود، رکن سوم عزت نفس می‌باشد.

اگر هر فردی خودش را مسئول سعادت، خوشبختی و اتفاقات زندگی‌اش بداند، عزت نفسش افزایش می‌یابد و خیلی از مسائل و مشکلات حل می‌شود.

من  باید خودم را مسئول تحقق خواسته‌هایم بدانم. کسی در برابر خواسته‌های من هیچ وظایفی ندارد.  باید برای اهدافم  برنامه‌ریزی کنم تا به آن‌چه که می‌خواهم برسم.

خود را مسئول انتخاب‌های خوب و بد و دیگر اعمالم بدانم و پای آن‌ها بایستم.

خود را مسئول روابطم با دیگران بدانم. من مسئول رفتار و گفتارم هستم. باید به قول و قرارها و تعهدهایم پایبند باشم.

خود را مسئول انتخاب ارزش‌هایم بدانم. چه ارزشهایی را در زندگی انتخاب می‌کنم؛ صداقت، روراستی، مهربانی ……یا ناراستی، دورویی و بدقولی……

من در قبال بالا بردن عزت نفس خود مسئول هستم. باید کارهایی را انجام دهم تا به این مهم دست پیدا کنم . کسی مسئول بالا بردن عزت نفس من نیست.

حال این سوال پیش می‌آید که ما واقعا بعضی مواقع هیچ تقصیری نداریم و مسئول بسیاری از اتفاقاتی که می‌افتد، نیستیم و اگر به خاطر همه‌چیز بخواهیم خود را مقصر بدانیم عزت نفس‌مان به مخاطره می‌افتد، پس چه باید بکنیم؟

در این میان روی تنها چیزی که می‌توانیم کنترل داشته باشیم، خودآگاهی است.

کسی که در قبال خود احساس مسئولیت می‌کند، با مسائل برخورد پویا دارد نه برخورد انفعالی.

به عنوان مثال:

در محل کارم اتفاقی افتاده است و من به هیچ عنوان مقصر نیستم، اصلا در آن لحظه آنجا نبودم. اگر فردی مسئولیت‌پذیر باشم، از خودم می‌پرسم من در این شرایط چه کاری می‌توانم انجام دهم تا اوضاع بهتر شود؟

ولی اگر مسئولیت‌پذیر نباشم، می‌گویم: به من ربطی ندارد، کسی از من کاری نخواسته و این وظیفه‌ی من نیست‌.

من اگر خودم را مسئول زندگی‌ام بدانم، باید دست از سرزنش کردن دیگران بردارم، باید اشتباهاتی را در زندگی بیابم ، اصلاحشان کنم و خودم را از حالت انفعالی خارج سازم.

به همان اندازه که از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنیم، عزت نفس خود را جریحه‌دار می‌سازیم.

کسی که هدفی ندارد، نمی‌تواند مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرد. البته این را هم بگویم گاهی اوقات به خاطر موانعی محدود می‌شویم ولی نباید انفعالی برخورد کنیم؛ باید از خود بپرسیم چه کار می‌توانم انجام دهم؟ چه کاری موقعیت مرا بهبود می‌بخشد؟ چگونه می‌توانم از این بن‌بست رها شوم؟

کسی که اندیشه‌ی مستقلی ندارد، نمی‌‌تواند مسئولیت زندگی را بپذیرد زیرا اندیشه‌ی مستقل لازمه‌ی زندگی آگاهانه است.

اغلب اوقات آن چه دیگران آن را اندیشه می‌دانند، باز تولید عقاید دیگران است.

و چکیده‌ی مطلب این است که دیگران مسئول نیستند ما را به خواسته‌هایمان برسانند. دیگران بنده‌ی ما نیستند و اگر هم نیازی به دیگران برای رسیدن به خواسته‌هایمان  داریم، با کمال احترام و با توجه به شرایط آن‌ها توقع داشته باشیم و درخواست کمک کنیم.

 

 

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن