کتاب خواندن ما را با اندیشهی بزرگان آشنا میکند. متوجه میشویم که چطور فکر میکردند چطور عمل میکردند و چطور زندگی میکردند.
وقتی به اندیشهی آنان پی میبریم جرقهای به ذهنمان میخورد و افکار و اندیشههایی که زمانی برایمان مبهم و نامفهوم بودن، شفافیت پیدا میکنند.
گاهی ما به موضوعی علاقهمندیم که کسی به آن علاقهمند نیست. بنابراین وقتی کتابی مییابیم که در حوزهی علاقهمندی ماست، حس میکنیم یک همراه خوب یافتهایم و با او دوستی عمیقی ایجاد میکنیم.
موضوع مورد علاقهی من تفکر سنجشگرانه است اما این موضوع برای بیشتر افراد جالب نیست زیرا اکثرا به فکر کردن معمولی هم علاقهای نشان نمیدهند چه رسد به تفکر سنجشگرانه. بنابراین من با کتابهایی که در این رابطه هستند، ارتباط عمیقتری دارم تا با اطرافیان.
وقتی در حال خواندن هستیم حتما دفترچه یادداشتی کنار دستمان داشته باشیم و افکار، تأملات و تجربیات خود را یادداشت کنیم.
وقتی کتابی را میخوانیم آن را حجت ندانیم و قرار نیست صددرصد مطالبش را بپذیریم. آن کتاب را شخصی مانند ما نوشته است. میتوانیم با بعضی استدلالهایش مخالفت کنیم. مخالفت کردن باعث میشود تا بیشتر تامل کنیم و به دنبال دلایل بیشتری برای رد گفتههای او بگردیم. شاید مجبور شویم کتابهای دیگری را هم مطالعه کنیم بنابراین اندیشهمان در این مسیر تقویت میشود.
البته برای مخالفت کردن باید دلیل محکمی داشته باشیم. گاهی اوقات قسمتی از کتاب برایمان نامفهوم است باید چند بار بخوانیم و وقتی به دقت آن را بررسی کردیم بعد شروع به مخالفت کنیم.
به تازگی کتاب جادوی بزرگ اثر الیزابت گیلبرت را میخواندم. نویسنده نوشته بود که جک داناگی مدیر یک شوی تلویزیونی، لیز لمون را به خاطر کار بیهودهی نویسندگی و مطالعه کردن مورد سرزنش قرار داده بود. خواندن این مطلب برایم سنگین بود. ابتدا گارد گرفتم ولی وقتی چندین بار مطلب را خواندم و از چند زاویه آن را مورد بررسی قرار دادم، منظور نویسنده را درک کردم. گاهی مخالفت کردن بدون دلیل، اجحاف در حق نویسنده است و کمکی هم به اندیشهی ما نخواهد کرد.
اگر همیشه هم با نویسنده موافق باشیم، دستاورد زیادی نخواهیم داشت.
بعضی میگویند: هر کتابی ارزش یکبار خواندن را دارد ولی بعضی دیگر از جمله خودم، اعتقاد داریم که فرصت کافی برای خواندن هر کتابی نیست. پس باید کتابها را به دقت انتخاب کنیم. اما در کتاب راه و چاه موثر اندیشیدن، نویسنده دیدگاه جالبی دارد، او میگوید: اگر به کتابها به عنوان ابزاری برای فکر کردن نگاه کنیم، کتابهای بد کمک بیشتری به ما خواهند کرد.
با خواندن کتابها میتوانیم به تقویت اندیشهی خود کمک کنیم.