خواندن به ما کمک میکند تا خودمان را بشناسیم و ارزشهایمان را در زندگی بیابیم.
کتابها مانند آیینهای هستند که میتوانیم تصویر خودمان را در آن ببینیم و میتوانند زندگی ما را دستخوش تغییر کنند.
در زندگی به هر جایی که میخواهیم برسیم و هر چیزی که میخواهیم بشویم، کتابها میتوانند به ما کمک کنند.
خواندن زندگینامهی افراد بزرگ به ما کمک میکند تا با افکار و اعمال آنان آشنا شویم. زندگینامه، این موقعیت را فراهم میکند تا با کسانی ملاقات کنیم که تا به حال آنها را ندیدهایم.
خواندن دربارهی افراد بزرگ تاریخ، افکار و ارزشهای ما را شکل میدهد.
وقتی کتاب میخوانیم با افکار انسان دیگری اشنا میشویم و کلمات بین خواننده و نویسنده پل ارتباطی میسازد که شاید از طریق دیگری ممکن نباشد.
با هر نویسندهای که میخواهید ارتباط برقرار کنید ولی بنا به هر دلیلی امکان ملاقات حضوری نیست، میتوانید کتابهایش را بخوانید و با او آشنا شوید.
با چند شخصیت برجسته که کتابخوان قهاری بودند، آشنا شوید:
جورج واشنگتن: اولین رئیسجمهور آمریکا که خواندن لذت و شعف مطبوعی به او میداد و به تدریج ضعف او را در دستور زبان و نگارش کمتر میکرد.
جیمز مدیسون: او به عنوان پدر قانون اساسی امریکا شناخته میشود. علیرغم آن که مدیسون هرگز به دورتر از جایی که به دنیا امده بود سفر نکرده بود اما در شکل گرفتن قوانین کشور نقش بسزایی داشت. او با استفاده از نردبان کتاب بالا رفت و به نقطهای رسید که توانست در راستای حرکت جهان اقدام کند.
بنیامین فرانکلین: رئیسجمهور امریکا و یکی از بزرگترین دولتمردان و سیاستمداران بوده است. او از دوران کودکی عاشق کتاب خواندن بود و با هر سنتی که بدستش میامد کتاب میخرید. یادگارهای گرانقیمتی از خودش به جا گذاشت و نویسندهای فعال با آثاری فوقالعاده بود.
آبراهام لینکلن: لینکلن از بزرگترین رهبران تاریخ بود. به هر جا میرفت کتابی با خود داشت. هنگام کار در مزرعه به محض آنکه فرصتی مییافت کتابی ورق میزد و میخواند. بعضی از کتابها را بارها و بارها میخواند تا این که خواندن، از آبراهام لینکلن رئیسجمهوری شاعر ساخت.
وینستون چرچیل: چرچیل نخستوزیر انگلیسی و یکی از رهبران بزرگ جهان بود. او میدانست که درسهای مدرسه برای سیاستمدار شدن کافی نیست و برای جبران این کمبود به تاریخ، فلسفه، اقتصاد و موضوعاتی دیگر رو آورد.
اگر هدف شما در زندگی موفقیت است، برای رسیدن به ان به کتاب خواندن نیاز دارید. ابتدا باید به چند سوال پاسخ بدهیم:
۱- من کیستم؟ شاید هیچ وقت نتوانیم پاسخ درستی به این سوال بدهیم ولی کتابها میتوانند به ما کمک کنند تا خودمان را بهتر بشناسیم.
۲-در زندگی چه میخواهم بکنم؟ اگر راه خود را در زندگی مشخص کرده باشید میتوانید کتابهایی مناسب با اهداف خود انتخاب کنید تا راهتان روشنتر شود.
۳- اعتقادات و ارزشهای من کدامند؟ با خواندن کتابها پی میبرید که چه چیزهایی برای شما مهم هستند و انها را تقویت میکنید.
۴- چه کارهایی را میتوانم خوب انجام دهم؟ در واقع ما نمیتوانیم همهی کارها را خوب انجام دهیم وقتی ان کاری را که دوست داشتیم پیدا کردیم و رسالت خود را در این جهان شناختیم، اهدافمان هم مشخص میشود. کتابها کمک میکنند تا بتوانیم رسالت خود را پیدا کرده و به خواستههایمان جامهی عمل بپوشانیم.
۵- چه افراد بزرگی را میشناسم؟ با افراد بزرگ اشنا شویم شاید ملاقات حضوری با بعضی از انها ممکن نباشد ولی کتابها به ما در شناخت کسانی که دوستشان داریم کمک میکنند.
با وجود تمام فناوریهای مدرن و روشهای پیام رسانی، کتابها همواره بهترین و موثرترین راه تاثیر بر قلب و ذهن ما هستند.