بیشتر اوقات از رفتارهای دیگران مانند؛ پرخاشگری، دروغگویی، فریبکاری و هر نوع رفتار دیگری به تنگ میآییم و به خودمان میگوییم چقدر آدمهای اطرافمان مزخرف هستند و تصمیم میگیریم که از آنها دوری کنیم چون به نظر ما قابل تغییر نیستند اما میتوانیم دیدگاه دیگری را نیز بیازماییم، دیدگاه عشق.
ما معمولا طرف خودمان میایستیم و دیدگاه خود را باور داریم و مدام میخواهیم درست و غلط را به دیگران یاد بدهیم اما شاید لازم باشد بیشتر ملاحظهی دیگران را بکنیم و با انها رفتاری همدلانه داشته باشیم.
عاشقانه اندیشیدن یعنی، اگر کسی بر سر مسئلهای داد و فریاد راه انداخت، انگیزههای پنهانی ان را هم ببینیم شاید پشت قضیه تاسف و پشیمانی باشد که خود را به این شکل نشانمیدهد.
اگر کسی با کبر و خودبینی به دیگران مینگرد شاید آسیب جدی را متحمل شده باشد.
اگر کسی دیگران را مسخره میکند شاید خودش قبلاً تحقیر شده باشد.
مهم این است که فقط رفتار غیر موجه را نبینیم و به انگیزههای پنهانی هم توجه داشته باشیم.
کسی که عاشقانه میاندیشد در کنار رفتار بد دیگران کمی درنگ میکند و رفتار خوبش را هم به خاطر میآورد.
او میداند بد مطلق وجود ندارد و انسانها به خاطر درد و رنج و شرایط مختلف رفتارهای ناهنجار. ا از خود نشان میدهند.
توجه کنید. ما وقتی کودکان رفتار بدی انجام میدهند تلاش میکنیم تا هزاران دلیل بیاوریم که چرا اینطور شده است. شاید اگر این رفتار را با بزرگسالان در پیش بگیریم و با خود بگوییم شاید کودک درونش بالغ نشده است احساس همدلی و قضاوت کمتری داشته باشیم.
عاشقانه اندیشیدن یعنی، اگر کسی بلایی سرش میآید به خاطر این نیست که سزاوارش بوده است. انسانها میتوانند خوب باشند اما شکست بخورند.
میتوانند خوب باشند ولی مصیبتهای بزرگی را از سر بگذرانند.
کسی که عاشقانه میاندیشد میداند تمام افراد نقاط ضعف و قوت دارند. وقتی فقط کاستیهای دیگران را نبینیم، با آنها بهتر رفتار خواهیم کرد.
مهمترین اصل در عاشقانه اندیشیدن این است که آگاهی پیدا کنیم که ما هم ادم کاملی نیستیم، ما هم میتوانیم گاهی احمقانه رفتار کنیم و رفتاری غیر موجه از خود نشان دهیم.
این پذیرش باعث میشود دیگران را بهتر درک کنیم.
رسیدن به این آگاهی، تمرینی برای خوب بودن نیست بلکه تمرینی برای درک حقیقت چیزهاست.
اینگونه اندیشیدن بسیار سخت است و نیاز به درک بالایی دارد. ولی اگر بتوانیم تا حدودی هم به آن عمل کنیم دستاورد اخلاقی عالی کسب خواهیم کرد.
ادامه دارد.