دومین تمرین افزایش دایره لغات/ بازیگران متن من

از کلمات و عبارات زیر در نوشتههای داستانی یا غیر داستانی خودتان استفاده کنید، ( با به عبارتی زور بزنید که هر طور شده استفاده کنید!)
۱-پروانگیام آموخت
۲-همه چیز مهیاست.
۳-از رنج خستگی و جان کندن
۴-بنگر و بنویس و گوش فراده
۵-وقتی کلمهی…. را در دهن میگرداند، قند در دلش آب میشد.
۶-مرد شعله ور
۷-مردابها را میکاویدم.
۸-بیخیال دلهای خسته و آن آهها.
۹-کتابهایی که به میل و تمنا میخواندم.
۱۰- چراغ تخیل
تمرین دوم:
مدرس ادبیاتی داشتیم که با مدرسان دیگر بسیار متفاوت بود.
میگفت: قرار نیست در مدرسه فقط فیزیک و شیمی و ادبیات و…….. بخوانیم، درس خواندن به تنهایی کافی نیست.
او بچههای کلاس را به چند گروه تقسیم کرده بود و هر جلسه چندین کتاب معرفی میکرد و هر گروهی موظف بودند یکی از کتابها را بخوانند.
جلسهی بعد که سر کلاس میرفتیم، باید در مورد آنچه خوانده بودیم با هم بحث و گفتگو میکردیم.
رفتهرفته “کتابهایی که به میل و تمنا میخواندم،” و گفتگوهایی که انجام میشد،” چراغ تخیلم” را روشن کرد.
میگفت: اینها درس زندگیست.
“همه چیز مهیاست” برای رشد و پیشرفت؛
فقط باید مسیر درست را انتخاب کنید.
او پر از گرمی، حرارت و شور و شوق بود. این مرد بزرگ برای ما “مرد شعلهور” نام گرفته بود.
همیشه میگفت: زندگی آسان نیست، دیگران را نظاره کنید و از تجربیاتشان بیاموزید،
اما “بی خیال دلهای خسته و آن آه ها” ی جانسوز، راهتان را ادامه دهید و بدانید؛ راز موفقیت در این است؛
“بنگر، بنویس و گوش فرا ده.”
“وقتی کلمهی یاد گرفتن را در دهن میگرداند، قند در دلش آب میشد.”
من در جنگلهای خیالم جستجو میکردم،
و برای دانستن و تغییر “مردابها را میکاویدم” تا بلکه با گذر “از رنج خستگی و جان کندن ” تبدیل به رودی خروشان و مواج شوم.
او باعث شد که من از پیلههایم بیرون بیایم و ” پروانگیام آموخت.