حکایت

باب هفتم در تربیت/ اگر پای در دامن آری چو کوه

اندر فضیلت خاموشی

اگر پای در دامن آری چو کوه
سرت ز آسمان بگذرد در شکوه

زبان درکش ای مرد بسیاردان
که فردا قلم نیست بر بی‌زبان

صدف‌وار گوهرشناسان راز
دهان جز به لؤلؤ نکردند باز

فراوان سخن باشد آگنده گوش
نصیحت نگیرد مگر در خموش

چو خواهی که گویی نفس بر نفس
نخواهی شنیدن مگر گفت کس؟

نباید سخن گفت ناساخته
نشاید بریدن نینداخته

تأمل کنان در خطا و صواب
به از ژاژخایان حاضر جواب

کمال است در نفس انسان سخن
تو خود را به گفتار ناقص مکن

کم آواز هرگز نبینی خجل
جوی مشک بهتر که یک توده گل

حذر کن ز نادان ده مرده گوی
چو دانا یکی گوی و پرورده گوی

صد انداختی تیر و هر صد خطاست
اگر هوشمندی یک انداز و راست

چرا گوید آن چیز در خفیه مرد
که گر فاش گردد شود روی زرد؟

مکن پیش دیوار غیبت بسی
بود کز پسش گوش دارد کسی

درون دلت شهربندست راز
نگر تا نبیند در شهر باز

از ان مرد دانا دهان دوخته ست

که بیند که شمع از زبان سوخته ست

معنی حکایت

اگر مانند کوه خاموشی پیشه کنی، از نظر مقام و بزرگی از آسمان نیز بالاتر خواهی رفت.

ای آن‌که از دانش و آگاهی بهره‌ی فراوان برده‌ای، خاموش باش. چون روز رستاخیز آنان که خاموشی گزیده‌اند، از نظر گفتار مواخذه نمی‌شوند.

انسان‌های خردمند و آگاه، فقط زمانی سخن گفتند و مانند صدف دهان گشودند که سخنان باارزشی داشتند.

انسان پرحرف سخن دیگران را نمی‌شنود و نصیحت فقط در کسانی تاثیر دارد که خاموش هستند و به حرف دیگران گوش می‌دهند.

اگر در پی آن هستی که فقط خودت سخن بگویی، از شیرینی گفتار دیگران لذت نمی‌بری.

نباید سخن نسنجیده بر زبان آورد، باید ابتدا فکر کرد مانند بزازی که ابتدا پارچه را اندازه‌می‌گیرد و بعد می‌بُرد.

کسانی که در درستی و نادرستی سخن خود می‌اندیشند، بهتر از بیهودگویان حاضر جوابند که نیندیشیده سخن می‌گویند.

قدرت تکلم و سخن‌گویی از برترین‌های وجود انسان است، پس تو خودت را با سخنان بیهوده پست و حقیر نکن.

انسان کم‌حرف را هرگز شرمسار نخواهی دید و سخن کم و خوب مانند مشک است. ذره‌ای از مشک بهتر است از توده‌ای گِل.

از انسان نادان و پرحرف دوری کن و همچون اشخاص دانا و خردمند کم و سنجیده سخن بگوی.

صد تیرِ سخن انداختی که همه به دلیل نسنجیده بودن به خطا رفت، اگر دانا هستی یک تیر بینداز اما با دقت تا به هدف برخورد کند.

چرا انسان سخنی را در نهان بگوید(غیبت) که وقتی آشکار شود، باعث خجالت و شرمندگی او گردد.

حتی در پیش دیوار هم از کسی بدگویی نکن شاید در پس دیوار کسی گوش ایستاده باشد و سخنان تو را بشنود و آن را فاش کند.

راز تو در دلت زندانی است، پس مواظب باش مبادا درِ این زندان باز بماند و راز تو از آن خارج شود.

شخص خردمند از آن جهت دهان به سخن نمی‌گشاید که می‌بیند زبانِ شمع(فتیله) سبب سوختنش است.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن