تفکر نقاد

آیا فکر کردن با تفکر فرق دارد؟

ما انسان‌ها از صبح تا شب در حال فکر کردن هستیم. در واقع مهم‌ترین کاری که بدون وقفه در روز انجام می‌دهیم، فکر کردن است. حتی اگر بخواهیم از فکر کردن اجتناب کنیم، باز در حال فکر کردن هستیم.

فکر کردن منجر به تصمیم‌گیری می‌شود. احساسات ما را شکل می‌دهد و عملکرد ما را تعیین می‌کند.

منتهی فکر ما و دلایلی که ارائه می‌کنیم همیشه درست نیست. اختلافات، کشمکش‌ها، جنگ‌ها و بسیاری چیزهای دیگر از فکر اشتباه و نسنجیده نشات می‌گیرد.

ما انسان‌ها یکدیگر را قضاوت می‌کنیم. حرف‌های یکدیگر را به غلط تفسیر می‌کنیم. برای هر حرکت سهوی، داستان‌سرایی می‌کنیم. همیشه فکر می‌کنیم حق با ماست و معقول‌ترین و منطقی‌ترین فکر از ماست و دیگران اشتباه می‌کنند. بنابراین فکر خود را عملی می‌کنیم.

پدری که بیش از اندازه به فرزند خود سخت می‌گیرد، فکر می‌کند با این روش فرزند بهتری تربیت می‌کند. او فکر خود را کاملا صحیح می‌داند در صورتی که روابط دوستانه داشتن با فرزندان، بهتر جواب می‌دهد.

معلمی که دانش‌آموزانش را بابت کم‌کاری تنبیه می‌کند، فکر خود را صحیح می‌پندارد در صورتی که مهربانی و تشویق نتیجه‌ی بهتری دربردارد.

اگر به فکر بهبود کیفیت زندگی خود هستیم باید روش فکر کردن خود را ارتقا دهیم. باید روش تفکر را بیاموزیم.

آیا فکر کردن با تفکر تفاوت دارد؟

اگر فقط به دنبال کسب نان و تولیدمثل باشیم و برای بودن بجنگیم، بدون این که بخواهیم معنایی را در زندگی ایجاد کنیم، ما فقط در حال فکر کردن هستیم و تفاوت چندانی با سایر موجودات نداریم.

اما اگر از کالبد جسمانی خود فراتر رویم و هدفمان انسان شدن باشد، این جاست که به تفکر می‌رسیم. در این مرحله باید فکرمان را پرورش دهیم. باید بتوانیم از بین اطلاعات متناقض، بهترین را پیدا کنیم و فعالانه عمل کنیم تا تحت تاثیر دیگران قرار نگیریم و بتوانیم معنایی برای زندگی خود خلق کنیم.

 تفکر نقادانه روشی است که ما انتخاب می‌کنیم تا از مرحله‌ی فکر کردن بگذریم.

هر چقدر که فکر پخته‌تری داشته باشیم این روش تفکر باید پیچیده‌تر شود تا به اندیشه برسیم. اندیشه اوج فکر انسان است.

در روش تفکر نقادانه ابتدا باید بتوانیم افکارمان را ارزیابی کرده و نقاط قوت و ضعف آن را بیابیم.

با آموختن تفکر نقاد؛ مهار احساسات، تصمیم‌گیری و عملکردمان را به درستی در دست می‌گیریم.

آموختن این مهارت کار چندان ساده‌ای نیست. همانطور که برای رسیدن به اندامی متناسب و ورزیده نیاز به ورزش کردن مستمر و رژیم غذایی طولانی داریم. برای ورزیده کردن ذهن هم باید تلاش کنیم و در تمرینات استمرار داشته باشیم تا نتیجه بگیریم‌. البته آموختن این مهارت، بدین معنی نیست که بعد از این انسان فکور کاملی خواهیم شد بلکه ما متفکران بهتری خواهیم شد.

به قول ریچارد پل و لیندا الدر: نابرده رنج فکری،گنج فکری میسر نمی‌شود.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن