خواندن و نوشتن در سکوت شبانه با تمرکز و لذت خاصی همراهی است.
چون لازمه‌ی نوشتن و تولید محتوا، کتاب خواندن مداوم و منظم است بنابراین همیشه به دنبال راهی هستم که برنامه‌ای دقیق برای خواندن داشته باشم و برای دیگران هم بگویم.
۱-بیایید خودمان را متعهد کنیم که روزی یک ساعت کتاب بخوانیم، هر روز تا آخر عمر و در مورد موضوعات مختلف.
این یک ساعت را هر طور دوست دارید تقسیم‌بندی کنید. دو تا نیم ساعت در روز یا چهار تا یک ربع در روز یا هر طور که دوست‌دارید، فقط بخوانید.
اگر در هر زمینه‌ای پنج کتاب بخوانید و آن پنج کتاب را با تفکر و عمیق بخوانید، در ان زمینه به کارشناسی جهانی تبدیل خواهید شد.
و آن وقت خواهید دید که چطور با روزی یک ساعت کتاب خواندن چه زندگی‌هایی را تحت‌تاثیر قرار خواهید داد.
۲- بیایید کمی تندخوانی را یاد بگیریم. بعضی افراد چون خیلی کُند کتاب می‌خوانند، از خواندن مایوس و دلسرد می‌شوند. برای تندخوانی این سه مورد را انجام دهید.
الف- از قلم یا انگشت دستتان برای تمرکز چشم‌هایتان استفاده کنید.
ب- سریع بخوانید. اگر مغزتان با سرعت کافی اطلاعات را نگیرد، خسته می‌شود و به خواب می‌رود. در این مرحله نگران به یادسپاری مطالب نباشید، بلکه سریع خواندن را تمرین کنید.
من موافق تندخوانی نیستم. معتقدم که باید روی مطالب دقیق شد و خوب درک کرد ولی سرعت خواندن باید متعادل باشد نه خیلی کُند که خسته‌کننده شود نه خیلی تُند که هیچ چیزی متوجه نشویم. این مرحله نیاز به تمرین دارد.
ج- از کل دامنه‌ی دید خود استفاده کنید.اغلب مردم در یک زمان فقط یک کلمه از خط را می‌خوانند و به این ترتیب تمام کردن کتاب شاید برای همیشه طول بکشد. همزمان چند کلمه را با هم به چنگ بیندازید.
زیگ زیگلار می‌گوید: اگر شما خواننده‌ای معمولی باشید- دویست و بیست کلمه در دقیقه- و فقط روزی بیست دقیقه بخوانید در طول یک سال بیست کتاب دویست صفحه‌ای را تمام خواهید کرد.
۳- به کتابفروشی سر بزنیم. رمان‌نویس فقید ایتالو کالینو می‌گوید: یک کتابفروشی مانند گنجینه‌ای بزرگ است که گنج معرفت و خرد دوران را در خود ذخیره کرده است. همه‌ی مخاطرات زندگی و همه‌ی لذت‌های شیرین لحظات را، چرا که فقط درکتابفروشی است که تجربیات همه‌ی مردان فرهیخته یک‌جا موجود است و برای انان که چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن و ذهنی برای درک کردن دارند، اشاعه می‌شود.
وقتی وارد کتابفروشی می‌شوید اگر می‌دانید که چه می‌خواهید، که هیچ، ولی اگر نمی‌دانید، این سوال‌ها را از خود بپرسید.
به چه چیزهایی علاقه‌مندم. در چه زمینه‌هایی نیاز دارم مهارت خود را پرورش دهم. در چه کتابهایی باید دنبال حقیقت بگردم.
۴- اگر کارت کتابخانه دارید همیشه همراه خود بردارید.
