عزت نفس

ترانه و آزمون کوپر اسمیت

قبل از مطالعه‌ی این متن[ ترانه در مسیر خودشناسی] را مطالعه بفرمایید.

شاهین کلانتری می‌گوید:
اگر می‌خواهید مطلبی را خوب یاد بگیرید، درباره‌ی آن بنویسید.

ترانه هم وقتی پی برد که بیشتر مشکلاتش به عزت نفس بر می‌گردد، تصمیم گرفت که در این‌ مورد مطالعه کند و بیاموزد. او خیلی خوشحال بود که تعریف واضح و شفافی از اعتماد به نفس و عزت نفس را آموخته است. همیشه می‌شنید که عزت نفس یک ارزش درونی است و اعتماد به نفس یک ارزش بیرونی؛ فقط همین.

البته اکثر مردم همین‌طور هستند، اگر بخواهید برایتان از این دو اصطلاح صحبت کنند، تعاریف خیلی واضحی نخواهید شنید و جالب اینجاست که بعضی ها می‌گویند این دو در کل خیلی با هم تفاوت ندارند.

ولی ترانه با مطالعاتش به خوبی اعتماد به نفس و عزت نفس را درک کرده است. او دختری است با پشتکار بالا. اگر بتواند عزت نفسش را با تمرینات افزایش دهد، به موفقیت‌های بیشتری دست خواهد یافت.

او دریافت که عزت نفس دو بال دارد:
احساس ارزشمندی و باور توانمندی‌های خود.

احساس ارزشمندی یعنی:
آیا من خودم را دوست دارم؟
آیا برای خودم ارزش و احترام قائل هستم؟
آیا از فکر کردن به خودم، حس خوبی دارم؟ و… .

‌باور توانمندیها یعنی: آیا توانایی‌هایم را عمیقا باور دارم؟ آیا کارهایی که به من واگذار می‌شود را به خوبی انجام می‌دهم؟آیا خودم را فردی توانمند می‌بینم و… .

بعد از پاسخ دادن به سوالات، کاملا معنای اعتماد به نفس را دریافت. باور درونی توانمندیها یعنی اعتماد به نفس.

اعتماد به نفس یکی از بال‌های عزت نفس است. هر چه قدر توانمندی انسان در مهارت‌های مختلف بیشتر باشد؛ عزت نفس او افزایش می‌یابد.

ترانه متوجه شد که اعتماد به نفس یک مطلب کلی نیست. اعتماد به نفسم بالاست یا اعتماد به نفسم پایین است اصلا عبارات درستی نیستند. بلکه باید اعتماد به نفس را با مهارتهایی که داراست بسنجد.

به عنوان مثال:
ترانه خیاط بسیار قابلی است و به خودش اعتماد کامل دارد، پس می‌تواند بگوید من اعتماد به نفس بالایی در خیاطی دارم.

او در ساختن جعبه‌های سنتی فرانسه، مهارت خوبی دارد، پس اعتماد به نفسش در این کار بالاست و در نتیجه عزت نفسش هم افزایش پیدا می‌کند.

نکته‌ی مهمی که این جا وجود دارد، این است که اعتماد به نفس باید در مهارت‌هایی سنجیده شود که برای فرد، ارزش محسوب می‌شود.

به عنوان مثال:
ترانه نقاشی روی پارچه را دوست ندارد و این کار را بلد نیست.
دوستانش دور هم جمع شده‌اند و از کارهایشان تعریف می‌کنند، در این مورد عزت نفس ترانه کم نمی‌شود، چون انجام دادن این کار برایش مهم و ارزشمند نیست.

ترانه، تمرینات زیادی را انجام می‌دهد تا بتواند در جمع‌هایی که حضور می‌یابد، خیلی عالی و مسلط صحبت کند و این موضوع برایش ارزشمند است.
حال وقتی در این کار مهارت کافی ندارد، خود به خود عزت نفسش کاهش پیدا می‌کند.

نکته‌ی مهم دیگر: ترانه فردی بسیار تاثیرگذار است و اطرافیانش او را قبول دارند ولی توانمندی‌هایش زمانی می‌تواند عزت نفس او را افزایش دهد که خودش آن را باور داشته باشد.

به ترانه می‌گویند: تو خیلی تمیز خیاطی می‌کنی. در جواب می‌گوید: [ راست میگی، واقعا؟]

به او می‌گویند: تو قابلیت رهبری یا مدیریت مجموعه‌ای را داری و می‌توانی در این عرصه موفق شوی. در جواب می‌گوید:[ جدی میگی؟]

به توانایی هایش اعتماد ندارد و بالاخره زمانی تواناییهایش را باور می‌کند که دیگران او را تایید کنند و این باور کردن ظاهری است. او باید عمیقا باور کند و توانمندی‌هایش را بپذیرد تا عزت نفسش افزایش پیدا کند. او مدام گوش به‌زنگ تایید دیگران است.

ترانه برای این که عزت نفس خود را بسنجد، از پرسش‌نامه‌ی کوپر اسمیت استفاده کرد. کوپر اسمیت جزء بزرگترین دانشمندانِ حوزه‌ی روان‌شناسی است و همه او را به خاطر این پرسش‌نامه می‌شناسند. پاسخگویی به این پرسش نامه، محک خوبی است تا عزت نفس خود را ارزیابی کنید.

توجه کنید: مهمترین نکته‌ای که باید در انجام این آزمون رعایت کنید، صداقت است. با خودتان رو راست باشید تا به جواب دقیق‌تری دست پیدا کنید.

پرسش‌نامه‌ی کوپر اسمیت:

۱- بیشتر اوقات بیداری‌ام را در رویا و خیال‌پردازی می‌گذرانم.

۲- از خودم خیلی مطمئن هستم.

۳- اغلب آرزو می‌کنم کاش جای فرد دیگری بودم.

۴- دوست داشتنی هستم و به‌سادگی می‌توان مرا دوست داشت.

۵- با خانواده‌ام لحظات خوش زیادی دارم.

۶- هیچ وقت درباره‌ی هیچ چیز نگران نمی‌شوم.

۷- صحبت کردن در مقابل یک گروه برایم بسیار سخت است.

۸- آرزو می‌کنم کاش جوانتر بودم.

۹- چیزهای زیادی در من وجود دارد که اگر می‌توانستم تغییر می‌دادم.

۱۰- بدون مشکل زیاد می‌توانم تصمیم گیری کنم.

۱۱- بودن با من برای دیگران لحظات خوشی می‌سازد.

۱۲- در خانه زود ناراحت و غمگین می‌شوم.

۱۳- همیشه کار درست را انجام می‌دهم.

۱۴- از کار خودم احساس غرور می‌کنم.

۱۵- همیشه باید کسی به من بگوید چکار کنم.

۱۶- خیلی طول می‌کشد تا به یک چیز جدید عادت کنم.

۱۷- اغلب به خاطر کارهایی که انجام داده‌ام احساس تاسف می‌کنم.

۱۸- میان هم‌سن و سال‌های خودم مشهور هستم.

۱۹- خانواده‌ام اغلب به احساسات من توجه می‌کنند.

۲۰- هیچ وقت شاد نیستم.

۲۱- کارها را به بهترین شکلی که بتوانم انجام می‌دهم.

۲۲- به سادگی تسلیم می‌شوم.

۲۳- اغلب می‌توانم از خودم مراقبت کنم.

۲۴- نسبتا شاد هستم.

۲۵- ترجیح می‌دهم با افرادی جوانتر از خودم باشم.

۲۶- خانواده‌ام از من انتظارات زیادی دارند.

۲۷- من تمام کسانی که می‌شناسم دوست دارم.

۲۸- وقتی در یک گروه هستم از این که صدایم می‌کنند لذت می‌برم.

۲۹- خودم را می‌فهمم و درک می‌کنم.

۳۰- مثل من بودن سخت و دشوار است.

۳۱- همه چیز در زندگی من گره خورده و قاطی شده است.

۳۲- انسان‌ها معمولا از ایده و عقیده‌ی من پیروی می‌کنند و آن را می‌پذیرند.

۳۳- هیچ کسی در خانه به من چندان توجهی نمی‌کند.

۳۴- هرگز سرزنش نمی‌شوم.

۳۵- در محیط کار آن‌طور که دوست دارم خوب کار نمی‌کنم.

۳۶- می‌توانم تصمیم بگیرم و به انتخابم پای‌بند بمانم.

۳۷- واقعا دوست ندارم دختر باشم(برای دختران)
-واقعا دوست ندارم پسر باشم( برای پسران)

۳۸- من خودم را دست‌کم می‌گیرم.

۳۹- دوست ندارم با دیگران باشم.

۴۰- زمان‌های زیادی هستند که دوست دارم خانه را ترک کنم.

۴۱- به هیچ وجه کمرو و خجالتی نیستم.

۴۲- اغلب ناراحت و دلگیر هستم.

۴۳- اغلب از چیزی که هستم احساس شرمساری می‌کنم.

۴۴- از نظر زیبایی پایین‌تر از سطح عموم انسان‌ها هستم.

۴۵- اگر حرفی برای گفتن داشته باشم، اغلب آن را می‌گویم.

۴۶- دیگران اغلب مرا به خاطر ایرادهایم مورد طعن و سرزنش قرار می‌دهند.

۴۷- خانواده‌ام مرا درک می‌کنند.

۴۸- اغلب حقیقت را می‌گویم.

۴۹- مدیر یا سرپرستم معمولا این حس را در من القا می‌کند که به قدر کافی خوب نیستم.

۵۰- برایم مهم نیست که چه اتفاقی برایم می‌افتد.

۵۱- من نمونه‌ی یک فرد شکست خورده هستم.

۵۲- وقتی سرزنشم می‌کنند به راحتی ناراحت و دلگیر می‌شوم.

۵۳- اکثر آدم‌ها را بیشتر از من دوست دارند.

۵۴- اغلب احساس می‌کنم خانواده‌ام مرا تحت فشار قرار می‌دهند.

۵۵- همیشه می‌دانم به مردم چه بگویم.

۵۶- اغلب دلسرد و بی انگیزه می‌شوم.

۵۷- معمولا چیزی مرا آزار نمی‌دهد.

۵۸- من قابل اتکاء نیستم.

مواردی که برای شما صدق می‌کند✔ بزنید و آن‌هایی که در مورد شما صدق نمی‌کند با ❌ مشخص کرده و امتیازات خود را بشمارید.

در مورد خانم‌ها:
۳۹ عزت نفس متوسط
۳۵ کمی پایین‌تر از متوسط
۳۲ عزت نفس پایین
۴۳ بیشتر از متوسط
۴۶ عزت نفس بالا


در مورد آقایان:
۴۰ عزت نفس متوسط
۳۶ کمی پایین‌تر از متوسط
۳۳ عزت نفس پایین
۴۴ عزت نفس بیشتر از متوسط
۴۷ عزت نفس بالا

ترانه همان‌طور که انتظارمی‌رفت، بعد از انجام تست متوجه شد که عزت نفس بسیار پایینی دارد. باید روی موارد زیر کار کند تا بتواند عزت نفسش را افزایش دهد. او به هیچ وجه نباید خودش را با دیگران مقایسه کند. به نظرات دیگران بیش از حد اهمیت ندهد. خودش را با وضع موجود دوست داشته باشد ولی برای بهتر شدن تلاش کند. به توانمندی‌هایش اعتماد درونی داشته باشد و خودش را دست کم نگیرد. حرف‌هایش را صریح، قاطع و مودبانه بازگو کند، چیزی را در دلش نگه ندارد که بعد باعث خودخوری و سرزنش شود و… .

اگر شما هم دوست دارید بدانید عزت نفستان در چه سطحی است و روی چه مواردی باید کار کنید، این تست را انجام دهید. اگر عزت نفستان بالا بود، خیلی هم عالی .ولی اگر پایین بود، نقاط ضعف خود را پیدا کرده و در جهت رفع آن‌ها بکوشید.

ما یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنیم پس برای رسیدن به بهترین خود، زمان بگذاریم.

بعد از این مطلب تاثیر واگویه‌های ذهنی بر عزت نفس را مطالعه بفرمایید.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن