سومین قدم برای تغییر کیفیت زندگی خود با کتاب خواندن
بخوان برای زندگی/ پت ویلیامز_ پگی ماتیوس‌رز
اولین قدم برای تغییر کیفیت زندگی خود با کتاب خواندن
دومین قدم برای تغییر کیفیت زندگی خود با کتاب خواندن
سومین قدم: عامل “چرا” را به خاطر داشته باشید.
یک خبر خوب: اگر چه هیچ یک از ما نمی‌توانیم همه چیز را بدانیم، اما همه‌ی ما می‌توانیم فردا بیشتر از امروز بدانیم.
وقتی کتاب می‌خوانیم، ایده‌های جدید خلق می‌شود. طرح‌هایی برای شروع یک کار و کسب جدی یا یک خلاقیت یا نوشتن کتابی جدید.
افرادی که کتاب می‌خوانند اجتماعی‌ترند البته تماس با کلمات به خودی خود نمی‌تواند کمکی بکند اما نحوه‌ی برداشت ما تاثیرگذار است. کلام، ما را شکل می‌دهد و همه می‌دانند که کلام، کلید حیاتی موفقیت است.
آیا دوست دارید دامنه‌ی لغات خود را افزایش دهید؟ کتابها پر از کلمات رنگارنگ هستند.
ما زمانی با معلمان، والدین و دوستان معاشرت می‌کنیم ولی به جایی می‌رسیم که حس می‌کنیم این‌ها نمی‌توانند ما را راضی کنند بنابراین مسیرهای مختلفی را انتخاب می‌کنیم، یکی از این مسیرها خواندن کتاب است. کتاب می‌خوانیم با افکار و ایده‌های جدید آشنا می‌شویم و از دیدن دنیایی متفاوت با دنیای خودمان لذت می‌بریم.
کتابها انسان‌ها را به تغییر وا می‌دارند. کتابها این قدرت را دارند که اتفاقات پرشور و هیجان‌آمیز زندگی انسان‌ها را رقم بزنند.
کتابها ارام آرام به زندگی ما راه پیدا می‌کنند و باعث تغییر می‌شوند.
خواندن باعث می‌شود با نظریات و عقاید متفاوت روبه‌رو شویم و زندگی را بهتر درک کنیم. کتابها ما را از سطحی بودن به سمت عمیق شدن پیش می‌برند. خواندن عمیق و موثر ما را از آن‌چه هستیم می‌گیرد و از ما چیز بیشتر و بهتری می‌سازد.
خواندن کیفیت زندگی ما را تغییر داده به سمت بهتر شدن هدایت می‌کند.
کتابها ما را به اندیشیدن و تعمق در حقیقت و عظمت، درستی و اصالت، رافت و بزرگواری دعوت می‌کند.
کتابها می‌گویند: به بهترین‌ها بیندیشید نه بدترین‌ها، به زیبایی‌ها نه زشتی‌ها، به آن‌چه ستودنی است نه آن‌چه سزاوار لعن و نفرین است.
کتاب خواندن می‌تواند باعث رشد ما شود.
پت ویلیامز می‌گوید: حداقل چهار راه کلیدی می‌شناسم که نشان می‌دهد خواندن در رشد ما نقش دارد.
۱- کتاب خواندن به ارزش‌های ما شکل می‌بخشد.
وقتی کتابی را می‌خوانیم با اندیشه‌های نویسندگان آشنا می‌شویم، متوجه می‌شویم که چه چیزی برای آن‌ها اهمیت دارد و ارزش‌های آنان در زندگی چیست، مخصوصا وقتی آثار نویسنده‌ای که قلمش را می‌ستاییم، می‌خوانیم، بیشتر به روحیات و اندیشه‌اش آشنا می‌شویم. همین موجب می‌شود تا ما هم به ارزش‌های خود در زندگی پی ببریم، ببینیم چه چیزی برایمان اهمیت ویژه‌ای دارد در نتیجه ارزش‌هایمان شکل می‌گیرد.
ریک وارن می‌گوید: نوع نگاه شما به زندگی، زندگی‌تان را شکل می‌دهد.
۲- خواندن افکار ما را شکل می‌دهد.
وقتی می‌خوانیم؛ با نظرات و عقاید گوناگون مواجه می‌شویم در مورد آن‌ها فکر می‌کنیم و بیش از این به الگوهای قدیمی و تفکر خودمان نمی‌چسبیم و افکارمان بروزرسانی می‌شود.
۳- خواندن به ما کمک می‌کند تا مسیر زندگی خود را تعیین کنیم.
گاهی یک کتاب می‌تواند زندگی ما را متحول کند. گاهی شخصیت یک کتاب، مسیری را پیموده است که ما در آغاز راه آن هستیم، پس به ما کمک می‌کند تا با چشمان باز قدم برداریم.
۴- کتابها شخصیت ما را می‌سازند.
درست است که شخصیت ما در کودکی و با انتقال ژن از والدین ساخته می‌شود ولی می‌توان با خواندنِ نظریات، تجربیات و دانش نویسندگان راهِ جدیدی را آغاز کرد آن‌ها می‌توانند انحرافات و سردرگمی‌ها را از پیش پایِ ما بردارند. کتابها به ما کمک می‌کنند تا از آن‌چه هستیم؛ بهتر شویم. آن‌ها مانند چراغی، راه را برایمان روشن می‌کنند.
کتاب بخوانیم و ذهن خود را پرورش دهیم.
دکتر برنادین هیلی در مقاله‌ای می‌گوید: افراد کتابخوان کمتر در معرض الزایمر قرار می‌گیرند.ورزش دادن مغز با کتاب، امکان تحلیل رفتن آن را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد.
کارشناسان تناسب اندام به ما یاد می‌دهند که ماهیچه ساختن، چربی می‌سوزاند پس روی ماهیچه‌های مغز خود کار کنید و چربی‌های دور مغزتان را بسوزانید.
دانیل وایت در کتابش به ۷ مورد از مزایای خواندن اشاره می‌کند.
۱- با خواندن مداوم می‌توانید حتی بدون گذراندن دوره‌های سخت دانشگاهی، فردی تحصیلکرده باشید.
۲- خواندن مداوم دایره‌ی لغات شما را افزایش می‌دهد.
۳- خواندن مداوم شما را در مصاحبت با دیگران فرد دلنشین‌تری جلوه می‌دهد.
۴- خواندن مداوم برای شما امکاناتی را فراهم می‌اورد که به صورت ذهنی به مکانهایی سفر کنید که از لحاظ جسمی نمی‌توانید آن‌جا باشید.
۵- خواندن مداوم به شما کمک می‌کند تا نویسنده، گوینده و سخنور بهتری باشید.
۶- خواندن مداوم به شما کمک می‌کند متفکر و عمیق باشید.
۷- خواندن مداوم شما را یک سر و گردن بالاتر از دیگران نگه می‌دارد.
چاک سوییندل( نویسنده) می‌گوید: خواندن تار عنکبوت‌های ذهن را پاک می‌کند. قدرت تفکر را تقویت می‌کند. ماهیچه‌های مغز را ورزیده می‌کند. خواندن قدرت تحمل ما را در برابر حقایق تلخ و راههای جدید بالا می‌برد. خواندن بزرگ شدن را جانشین پیر شدن می‌کند.
جیمز بالدوین( نویسنده‌ی معاصر) می‌نویسد: گاهی گمان می‌کنید به اندازه‌ای دلشکسته و دردمند هستید که در تمام تاریخ کسی چنان دردی نداشته است. اما بعد در جایی می‌خوانید چیزی که شما را آزار داده در جای دیگر شخص دیگری را نیز آزرده است و همین شما را تسکین می‌دهد.
خواندنِ کتاب به ما کمک می‌کند افکار انسان‌هایی را که رفته‌اند یا زنده‌اند ولی از ما دور هستند، درک کنیم.
حال که می‌دانید چرا باید بخوانید، حالا چه باید بکنید؟
۱- اهمیت خواندن را درک کنید. اگر هر روز زمانی را صرف خواندن کنید به ماندگارترین ثروت خود دست یافته‌اید.
۲- تصمیم بگیرید برای کشف حقیقت سخت بکوشید. همانطور که برای یافتن طلا مجبوریم به عمق زمین برویم برای دست یافتن به پیام نویسندگان نیز باید به عمق کلمات و جملاتشان برویم.
۳- قدرتی که کتابها برای تغییر زندگی شما دارند، جدی بگیرید.
۴- بخوانید چون به یادگیری نیاز دارید.
